کد خبر: ۲۵۳۳۹۰
تاریخ انتشار: ۰۹ تير ۱۳۹۵ - ۲۲:۳۳ 29 June 2016
مریم رزاقی چهره نامدار شعر دفاع مقدس بر لزوم ورود شاعران جوان به ادبیات دفاع مقدس تأکید کرد و گفت: خواندن کتاب‌های رزمندگان از نان شب واجب‌تر است.

به گزارش تابناک مازندران، فرصت مغتنمی بود تا دقایقی را پای صحبت‌های خانم مریم رزاقی از فعالان عرصه فرهنگ و هنر مازندران بنشینیم، چهره‌ای که از شاعران جریان‌ساز در حوزه شعر استان مازندران بوده و خالق آثار متعددی در حوزه شعر دفاع مقدس بوده است.

از مهم‌ترین آثار او می‌توان به مجموعه‌های شعری «اندوه مهربان»، «عصر یک اردیبهشت ناگهان»، «حق با  تو بود» و «خواهر آوازهای سرخ» اشاره کرد، داوری در چند جشنواره بین‌المللی و کارگردانی چند مستند تلویزیونی از دیگر فعالیت‌های این شاعر مازندرانی است که در ادامه مشروح گفت‌وگو با این بانوی مازندرانی از نظرتان می‌گذرد.

* تأثیر دایه در پی‌ریزی بنای شعر از دوران کودکی

خانم رزاقی ورودتان به عرصه شعر از چه زمانی آغاز شد و این علاقه تحت تأثیر چه عواملی شکل گرفت؟

ضمن عرض سلام و درود به ساحت مقدس حضرت ولی عصر (عج) و نایب‌شان حضرت امام خامنه‌ای،‏ همچنین درود ویژه ما بر امام و شهدا، الگوهای استقامت، ایثار و وطن‌دوستی.

در کودکی، دایه‌ای داشتم به نام صدخاله مامان، ایشان شاعر بودند، شعر بومی می‌گفتند و از همان زمان بنای شعر در من پی‌ریزی شد.

یادم هست که در علفزار وسیعی که حیاط خانه ایشان بود و گاوها چرا می‌کردند و مرغ‌ها و خروس‌ها هم آزادانه به این سو و آن سو می‌رفتند، مرا روی دامنش می‌نشاند و شعر می‌گفت.

الان دقیق یادم نیست ولی سعی و کوشش ایشان در ردیف کردن قافیه‌ها و تکرار و تکرار چندباره ابیات را به‌خاطر می‌آورم، برای هر بیت، روی دامنش سنجاقی می‌چید و زمانی که به چهار کوک می‌رسید یعنی آن شعر کامل می‌شد.

غروب‌ها که همسایه‌ها جمع می‌شدند، صدخاله مامان شعر را برای‌شان می‌خواند، آن زمان چهار ساله بودم که ایشان با مادرم صحبت کردند که مرا به مکتب‌خانه بفرستند، تا 6 سالگی قرآن را فرا گرفتم.

این مطالب را عرض کردم تا خدمت شما بگویم که عوامل متعددی زنجیره‌وار در هنر یک هنرمند مؤثر است، در کودکی همنشینی من با پیرزن شاعر و همچنین انس بنده با قرآن با آن هارمونی کلمات و موسیقی درونی که بعدها فهمیدم که به آن سجع می‌گویند حتی در نوع بیان کودکانه بنده تأثیرش را گذاشته بود.

چندین سال بعد با رحلت امام، این تأثیر به‌صورت مکتوب در آمد و شعر در قلم جاری شد و روی دفتر رنگ گرفت.

نخستین شعرتان را در چه زمانی و با چه موضوعی سرودید؟

نخستین شعر دقیق یادم نیست ولی این ابیات در خاطرم هست که:‏

روز در شب طی شد و شب هم به روز
روز شد شب شد ولی فردا نشد

او که زیباتر ز نیما گفت شعر
با همه زیبائیش نیما نشد

* واژگان در ادبیات ایران، مفهوم و عمقی ایدئولوژی می‌یابند

نخستین شعرتان در حوزه دفاع مقدس را در چه زمانی سرودید؟

زمان کودکی من در جنگ گذشت، مادرم پرستار بود و باید آمادگی می‌داشتیم که هر لحظه به جبهه اعزام می‌شد، دغدغه‌ها و دلهره‌های آن زمان همیشه روی شعرهای من تأثیر داشت، به‌ویژه اینکه ما از نسل دفاع مقدسیم با چشم‌های خودمان دیدیم، لمس کردیم و پرسیدیم و پاسخ گرفتیم، به همین دلیل بسامد دفاع در کار امثال بنده، نسبت به نسلی که بعد از ما آمدند و دغدغه کمتری نسبت به این حوزه دارند، بیشتر است.

برای مثال در کتاب اندوه مهربان، شعری هست که دو بخش دارد، مردان شهر 1 و مردان شهر 2 که این دو غزل به‌یاد مردان دهه 60 و در اعتراض به وضعیت اجتماعی دهه 70 سروده شد.

یادم هست که از همان زمان کودکی که شعر می‌گفتم توی هر شعر یکی دو واژه شهید وجود داشت، فضا، فضای رشادت و شهادت بود و با گوشت و پوست و استخوان مردم عجین شده بود، بنابراین نمی‌توان گفت اولین شعر دفاع مقدس بنده کدام شعر است، شاید بتوان این پرسش را برای شاعران نسل‌های بعدی مطرح کرد.

 

شاخصه‌ها و مؤلفه‌های اصلی شعر دفاع مقدس را چه می‌دانید؟

دفاع مقدس ما از یک‌سو فصول مشترک و از سوی دیگر وجوه تمایز بسیاری با دیگر جنگ‌های جهان دارد، تفنگ، پلاک، تیر، دشمن و ... واژگانی بدون مرز هستند ولی کلماتی در میان مردم ما، در ادبیات ما و در قلب ما وجود دارند که شاخصه شعر ملی ایران در حوزه دفاع مقدس را شکل می‌دهند.

کلماتی مانند شهادت، جانبازی، فداکاری و ... که مفهوم گسترده‌ای را در برمی‌گیرد؛ مفاهیمی که حتی به واژگان بدون مرزی چون تفنگ، پلاک و ... رنگ مفهوم می‌زند.‏

اینجا دقیقاً فرق میان شعر جنگ به مفهوم عام با شعر دفاع مقدس مشخص می‌شود، شعر جنگ ایران، شاخصه‌هایی دارد که نه می‌توان آن را جزو ادبیات جنگ جهان با تعاریف موجود از آن دانست نه حتی می‌توان آن را شعر ضدجنگ یا مخالف با آن قلمداد کرد.

ادبیات دفاع مقدس ایران با ویژگی‌های ملی آن، متعلق به حوزه شعر جنگ جهان یا شعر ضدجنگ نیست گرچه از آنان جدا نیست و مهم‌ترین دلیل آن را هم می‌توان مفهومی بودن شعر دانست، گرچه شعر از ذهنیت عبور کرده و به عینیت تبدیل می‌شود، گرچه از کلی‌نگری به جزئی‌نگری متمایل است ولی مفهوم و کارکردهای عناصر کلیدی مثل فداکاری، ایثار، شهادت و همه واژگانی که در آثار شاعران جهان فقط یک واژه‌اند، در ادبیات ایران، مفهوم و عمقی ایدئولوژی می‌یابند.

برای مثال، مفهوم بدون مرز پلاک در ادبیات جهان، مهره شناسایی سرباز است اما در ایران برگه هویت ملی، مردانگی، ازخودگذشتگی، خانواده، مادر و ... می‌تواند باشد.‏

* ادبیات دفاع مقدس در میان ادبیات جهان، سری در سرها درآورد

انعکاس برخی از مفاهیم یا وقایع مرتبط با دفاع مقدس، متأثر از ماهیت جنگ است و این مفهوم به خودی خود، گونه‌ای از نفرت و انزجار را در پی دارد، مرز میان شعر ضدجنگ و شعر دفاع مقدس را در چه می‌دانید؟

روزی استادی می‌فرمود که ما چرا می‌گوییم غزوات پیامبر (ص)، این ادبیات باید اصلاح شود، باید بگوییم دفاع پیامبر زیرا آن حضرت مدام در موضع حفظ حریم اسلام بود، دیگران آغازگر بودند و پیامبر(ص) همواره در مقام دفاع برمی‌آمدند.‏

اکنون که مردم ما هم در جنگی نابرابر در هشت سال در مقام دفاع از حریم و حریت و دین خود بودند، شعری که متأثر از آن است، شعر جنگ نیست، شعر دفاع است، اعتقاد من این است که آن مرحله‌ای که یک سرزمین مورد هجوم قرار می‌گیرد، ما شعری را که در برابر و در ضدیت با آن هجوم گفته شود، شعر ضدجنگ، می‌نامیم، اگرچه در تعریف جهانی، شعر ضدجنگ شعری‌ست که با هر نوع جنگ و دفاعی  در تعارض است حتی به قیمت از دست رفتن سرزمین، انسانیت، شرف و ... .

در این نوع شعر، با تعریف جهانی، واژه‌ها و مفاهیم ارزشی، حذف می‌شود و به‌جای آن، واژه‌های دیگر به‌کار می‌رود؛ به‌عنوان مثال، به‌جای لفظ شهید، ‌کشته، به‌جای لفظ دفاع مقدس، جنگ و به‌جای کلمه مصیبت جنگ از فاجعه جنگ استفاده می‌شود، بیشتر، ابعاد تلخ جنگ برجسته می‌شود تا ابعاد عمیق و زیبای دفاع مقدس گم شود اما ما دفاع کردیم و پس از آن نیز این دفاع را ستایش کردیم.

یعنی دفاعی را می‌ستاییم که به‌دنبال صلح بود، پس ما به‌نوعی صلح را ستودیم و اگر به شعر ضدجنگ از زاویه‌ای دیگر بپردازیم، ادبیات دفاع مقدس، ادبیات صلح و ادبیات ضدجنگ است، پس می‌توان گفت که تعریف ما از شعر جنگ و ضدجنگ کاملاً با تعریف دیگر کشورهایی مانند آمریکا، انگلیس یا فرانسه که غالباً از متجاوزین هستند و خود را مهد شعر ضدجنگ می‌دانند، متفاوت است.

ما شاهد مؤلفه‌ای در شعر دفاع مقدس هستیم به‌نام شعر انتظار، بنده به یقین شعر انتظار را زیر مجموعه شعر ضدجنگ، شعر صلح و از ادبیات دفاع مقدس می‌دانم زیرا فریاد شاعر برای برون‌رفت از بحران جنگ و در نهایت رسیدن به صلح جهانی است، صلحی که مردم، از هر دین و آیینی منتظر آن هستند و این‌گونه می‌شود که ادبیات دفاع مقدس، قابلیت در نوردیدن مرزها را پیدا می‌کند و در ادبیات جهان، سری در سرها در می‌آورد.

جایگاه زن به‌عنوان یک جریان اثرگذار در سال‌های مقاومت، در شعر دفاع مقدس کجاست؟

واقعیت این است که زنان در آن دوره، چندان در حوزه ادبیات فعال نبودند، جز چند کار از سپیده کاشانی که بعدها به‌دلیل قوت ادبیات دفاع مقدس رنگ باخت و پس از او دکتر طاهره صفارزاده که کارهای ارزشمندی را سرود، همچنین سیمین‌دخت وحیدی که به‌عنوان یک مادر شهید، از چهره‌های فعال در این عرصه بوده‌اند.

* تفاوت دغدغه‌های زنان در دوره دفاع و پس از آن

آیا شعر در بیان دغدغه‌ها و بیم و امیدهای زن در دوران دفاع مقدس و سال‌های پس از جنگ، موفق بوده است؟

دغدغه‌های زنان در دوره دفاع و پس از آن خیلی متفاوت است، زنانی که همسران‌شان را از دست داده بودند، زنانی که فرزندان‌شان را از دست دادند، مادرانی که به تنهایی باید نقش پدر را هم برعهده می‌گرفتند و این‌ها واقعیات اجتماعی است که باید زیر پرچم دفاع از آزادگی حل می‌شد اما ادبیات ما چندان به این مقوله و این موضوع اقبالی نشان نداد، دردها و رنج‌های زنان و آرمان‌های انقلابی آنان در هیاهوی ذهنیت شاعران نسبت به جنگ، نادیده گرفته شد، زنانی که می‌توانستند همراه با شهدا، قهرمان معرفی شوند، در شعارهای رنگارنگ، رنگ باختند و تمام دلواپسی من به‌عنوان کسی که دغدغه شعر دفاع را دارم این است که مادران شهدا کم‌کم از میان ما می‌روند و ما ارتباط ملموس‌مان را با آنان از دست می‌دهیم و دیگر ادبیات نمی‌تواند آنچنان که شایسته است، آیینه آنان باشد.‏

جایگاه شاعران زن را در این وادی چگونه می‌بینید؟

نمی‌خواهم مانند بسیاری از دوستان زمان مصاحبه در چنین حالتی، از الفاظ شعاری استفاده کنم، ولی ای کاش می‌شد بگویم که شاعران زن، آنگونه که باید نتوانستند از عهده مسؤولیت ادبی خود در این حوزه برآیند، شاعرانی که می‌توانستند و می‌توانند اما سکوت کرده‌اند.

 

شعرخوانی در محضر رهبر معظم انقلاب

نمی‌خواهم بگویم که فضا مساعد نیست یا زمینه فراهم نشده، خیر، زیرا خود شاعران، فرهنگ‌ساز و بسترساز زمینه‌های فرهنگی‌اند، از کسانی که به موضوع فقدان بسترهای لازم در این حوزه دامن می‌زنند این سؤال مطرح است اکنون که کثرت شاعران به‌خصوص شاعران زن در جشنواره‌ها و کنگره‌ها و همچنین میزان کتاب‌های منتشرشده به‌خوبی قابل رؤیت است، پس دفاع مقدس، کدام گوشه شعر شما را گرفته است؟

باور کنید بنده هم رنج می‌کشم وقتی می‌بینم تب کنگره دفاع مقدس، مهم‌ترین رویداد ادبی دفاع، فروکش کرده و دیگر قیصر امین‌پوری نیست که بغض کنیم، سید حسن حسینی نیست که گریه کنیم.

* شعر دفاع مقدس در حوزه ادبیات راهی 100 ساله رفته است

آفت‌های این حوزه شعری چیست؟

این پرسش در دو حوزه ساختار و محتوا قابل بررسی است، در بخش ساختاری آنچه که بیشتر از دیگر آفت‌ها به چشم می‌خورد، هویت زبانی شاعران است، به این مفهوم که اغلب شعرها به هم شبیه هستند و به‌ندرت می‌توان تشخیص داد که با توجه به شاخصه‌های زبانی فلان شاعر، این شعر متعلق به اوست، خلاقیت‌هایی که معمولاً در اشعار به‌کار گرفته می‌شود، در شعر دفاع مقدس کمتر به چشم می‌خورد.

از دیگر آفت‌هایی که می‌توان بدان اشاره  کرد، هویت بومی است، یعنی شعری که شاعر اهل مازندران می‌سراید با شعری از یک شاعر اهوازی یا تبریزی، از نقطه نظر مؤلفه‌های بومی فرقی نمی‌کند، در حالی که یک شاعر، زبان مردم خود است، چگونه می‌شود بین نگاه فرزند شهیدی در تهران با فرزند شهیدی در گیلان تفاوتی قائل نشد.

در حوزه محتوا، می‌توان به تکرار مفهوم اشاره کرد، اگرچه حضرت حافظ می‌فرمایند: «از زبان که می‌شنوم نامکرر است» ولی شاعران زبان به‌کارگرفته در حوزه محتوا را به مکررات کشانده‌اند و یکی از دلایل آن به نظر بنده، بی‌تفاوتی اهالی قلم نسبت به این حوزه است، شوق و برانگیختگی با توجه به موقعیت‌های اجتماعی تغییر می‌کند، بی‌گمان این شاعران توانمند و البته جوان، اگر در سال‌های جنگ بودند، اکنون بیش از این‌ها شاهد اعتلای ادبیات دفاع مقدس بودیم، تکیه بر چند عنصر کلیدی دفاع مانند پلاک و استخوان و ... نمی‌تواند شعری در خور را موجب شود و این توجه بیشتر شاعران به‌ویژه شاعران جوان را طلب می‌کند.‏

البته می‌گویند که عیب می ‌جمله بگفتی هنرش نیز بگو،  گفتنی است که شعر دفاع مقدس به‌عنوان یک مؤلفه پذیرفته شده در حوزه ادبیات، در عمر کوتاه خود، راهی 100 ساله رفته است و در همین مدت کوتاه به‌عنوان یکی از ارکان شعر فارسی، کنار دیگر مضامین دیرپای این زبان ایستاده است.

اگر از میان آثارتان مجبور به انتخاب باشید کدام عنوان کتاب و کدام شعر را شناسنامه کاری‌تان می‌دانید؟

اجازه بدهید بنده از شما سؤال کنم که اگر از میان فرزندان‌تان ناچار به انتخاب باشید، کدام فرزندتان را انتخاب می‌کنید؟

توصیه‌ای برای جوانان علاقه‌مند ورود به این عرصه دارید؟

همان طور که برای بازخوانی واقعه عاشورا، مقتل‌ها را می‌خوانیم، کتاب‌هایی را که اهالی دفاع مقدس راهی بازار می‌کنند، بخوانیم، خوانش آثار دفاع مقدس برای نسلی که در آن سال‌ها نبودند یا جبهه را درک نکردند، امری ضروری است، به گمانم برای شاعری که می‌خواهد در حوزه دفاع مقدس قلم بزند، خواندن کتاب‌های رزمندگان از نان شب واجب‌تر است.
منبع: فارس
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار