جروزالم پست: اسرائیل تحت رصد چشم و گوشهای ایران در مرز جولان است
یک روزنامه صهیونیستی نوشت: نیروهای تحت فرماندهی ایران و حزبالله در مرز جولان به عنوان چشم و گوش ژنرال قاسم سلیمانی و ایران مستقر هستند و از این نیروها به عنوان منابع اطلاعاتی تاکتیکی استفاده میشود.
جروزالم پست نوشت: حزبالله همراه با ایرانیها تصمیم به ایجاد یک لشکر متشکل از حزبالله، الحشدالشعبی، نیروهای افغانی و روستائیان شیعه شمال سوریه گرفتهاند.
نیروهای یاد شده در سوریه باقی خواهند ماند و در لشکر 5 ارتش سوریه مستقر در منطقه «مرج بن عامر» (jezreel valley) واقع در شمال شرق درعا حضور خواهند یافت. این نیروها همچنین در «مرج ابن عامر» در جنوب سوریه حضور خواهند داشت.
تیپ 112 همراه با تیپ 90 تمام طول مرز جولان با اسرائیل را تسخیر کرده، به چشم و گوش ژنرال قاسم سلیمانی تبدیل شده و اطلاعات تاکتیکی درباره حوادث مرز اسرائیل را در اختیار او میگذارند.
اظهارات طرف انگلیسی مذاکرات هستهای را نخواندهاید؟!
مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی میگوید برخی از اعضای اصلی حلقه روحانی، عضو انجمن حجتیه هستند.
مسیح مهاجری، از حامیان جدی مرحوم هاشمی است. روزنامه وی در چند سال اخیر نیز اغلب از دولت روحانی حمایت کرده است. با این وجود، وی در گفتوگو با سایت انتخاب، درباره ناکارآمدی فهرست امید در مجلس و شورای شهر اظهار داشت: آقايان اصلاحطلب! شما که بالاخره اينها را براي نمايندگي مجلس صالح دانستيد حالا بياييد پاسخگو باشيد که اينها دارند در مجلس چکار ميکنند؟ بايد به قضيه اينطوري نگاه کنيم. حالا اگر آن 4، 5 نفر را که اگر ثبتنام ميکردند و رد ميکردند به اين تعداد اضافه کنيد، مگر چقدر ميشد. هر نفر يک راي دارد. تازه همين الان هم بعضي از آدمهاي سرشناس اصلاح طلب در مجلس هستند. اينطوري نيست که همه را رد کرده باشند. بنابراين درست است که ايرادهايي به شوراي نگهبان هم وجود دارد ولي ما همه قضيه را با محکوم کردن شوراي نگهبان حل نکنيم و صورت مسئله را اينطوري پاک نکنيم. اينطور نيست.
وی در ادامه این مصاحبه میگوید: من اصلا اين را قبول ندارم که آقاي روحاني با رأی اصلاحطلبان رئيسجمهور شده باشد. اصلا اينطوري نيست. آقاي روحاني بعد از رد صلاحيت آقاي هاشمي رفسنجاني و اينکه آقاي هاشمي گفتند راي من به روحاني است، بالا آمد. والا تا آن وقت دو، سه ميليون بيشتر راي نداشت.
مهاجری گفت: اصلاح طلبان 10 درصد در قضيه بودند. چون اينطوري نبود که هرچه بالاسريها بگويند عمل کنند و در بين خودشان اختلافاتي داشتند. بنابراين اصلا اصل ماجرا را از ذهن مان بيرون کنيم که اصلاح طلبان روحاني را رئيسجمهور کردند، بيخود ميگويند. آقاي روحاني هم البته به اصلاح طلبان بها و يک مقدار سهم داد که من با اين جور نگاه اصلا مخالفم. دولت که گوشت قرباني نيست بخواهيد به هر طرف سهم بدهيد.
وی گفت: براي چي دولت الان ضعيف است؟ براي همين. يعني نگاه ميکنند ببينند حالا چه کسي را بگذاريم که فلان جا راضي باشد. اين آدمهاي ضعيفي که الان در خيلي از وزارتخانهها سر کار هستند البته وزير قوي هم داريم ولي خيلي از وزرا ضعيف هستند. اصلا حدشان وزارت نيست. براي همين نگاههاي غلط است. واقعا شايسته سالاري نيست.
مسیح مهاجری در پاسخ این سوال خبرنگار که «در مورد حلقه اصلي آقاي روحاني و اطرافيان ايشان مباحثي وجود دارد. برخي معتقدند که اينها حتي به جريان انجمن حجتيه منتسب هستند. احتمالا بتوانيد تشخيص دهيد که منظورم مشخصا چه کسي است. اين بحث را چقدر جدي ميدانيد؟»، گفت: بله، بدون اينکه انجمني بودن خودشان را مطرح کنند و خودشان را به آن عنوان بشناسانند، وجود دارند و هستند. الان يک جريان خطرناکتري پيش آمده که البته جديد است. اين ميتواند به همان مطلبي که شما گفتيد و من تأييد کردم، منضم شود و آن اينکه اخيرا بعضي از انجمن حجتيهایهاي مارکدار و سابقهدار شروع به سخنراني در اين طرف وآن طرف ميکنند و در سخنراني هايشان دقيقا حرفهاي گروه مقابل دولت و دلواپسان را در مورد برجام مطرح ميکنند. با گوش دادن سخنراني برخي از اينها احساس کردم يک پيوندي بين اين دو جريان انجمن حجتيه و مخالفين دولت برقرار شده که ميخواهند هرطور شده برجام را از بين ببرند، دولت را زمين بزنند و در دولت بعدي سهيم باشند. اين خطرناک است.
مهاجری افزود: من از اول وجود افراد نزدیک به حجتیه را با خود آقای روحانی مطرح کردم ولی ایشان به راحتی از کنارش گذشت.
ادعای مسیح مهاجری درباره الصاق منتقدان برجام به انجمن حجتیه در حالی است که مؤسسان آمریکایی و اروپایی برجام، پدر جد و پایهگذار انحراف انجمن حجتیه هستند؛ جریانی که حاکمیت اسلام و ولایت فقیه را تخطئه میکند و دنبال عرفی کردن سیاست است. این همان خطی است که جان ساورز رئیس وقت سرویس جاسوسی انگلیس (MI6) درباره کارکرد مورد انتظار از برجام مطرح کرد. او که قبلاً عضو تیم مذاکرات هستهای انگلیس بود، نهم مهر 94 به سیانان گفت: «برجام ظرف 15 سال آینده، ایران را به کشوری میانهرو تبدیل خواهد کرد. ما شاهد کشوری هستیم که در مرحله انتقال از پایههای انقلابی به کشوری نرمالتر قرار دارد اما در مقابل این مسیر، در داخل ایران چالش وجود دارد. ما نیاز داریم به شکلی استراتژیک صبور باشیم و به آن فرصت بدهیم در ده پانزده سال آینده (دوره اجرای برجام) توسعه پیدا کند و به کشوری نرمال تبدیل شود».
همچنین این نکته گفتنی است که اتفاقاً عضو انجمن حجتیه در میان برخی اطرافیان روحانی، حامی دو آتشه برجام هستند.
زیباکلام: مردم از عملکرد دولت روحانی ناراضی هستند
صادق زیباکلام گفت مردم از اصلاحطلبان ناراضی هستند و دیگر به آنها رأی نخواهند داد.
وی در گفتوگو با نامهنیوز گفت: «اصلاحطلبان در انتخابات سال 1400 شانس بسیار ضعیفی برای پیروزی دارند زیرا دولت روحانی که با عقبه اصلاحطلبان روی کار آمد، به شدت عملکرد نامطلوبی داشته است. مردم به دلیل نارضایتی از دولت روحانی به اصلاحطلبان اقبال نشان نمیدهند اما این قاعده برای اصولگرایان متفاوت است زیرا جبهه اصولگرایی همواره رای ثابت خود را دارد و طرفداران این جناح که معمولا هیئتی رأی میدهند، منتظر میمانند و میبینند که گزینه نهایی اصولگرایان چه کسی خواهد بود تا به آن رأی بدهند.
سوءمدیریت اقتصادی خود را پشت سر FATF پنهان میکنند
آیا ایران تهدید به قرار گرفتن مجدد در لیست کانتر میژر یا همان لیست سیاه شده است؟ مبتنی بر تصریحات متن بیانیه FATF پاسخ این سؤال مطلقا منفی است. کافی است برای قضاوت منطقی و با پرهیز از برداشت متوهمانه، به متن اصلی بیانیه رجوع کنیم. کاری که بسیاری از حامیان برجام نکردند و اینبار نیز خطای خود را تکرار میکنند. متن بیانیه اخیر پس از تشریح مراحل پیشرفت ایران در پذیرش و اجرای الزامات و دستورالعملهای FATF که با عنوان «برنامه اقدام» از آن یاد میکند از سال 2016 تاکنون، 7 گام پیش روی ایران میگذارد.
روزنامه وطن امروز ضمن انتشار این مطلب مینویسد: سؤال مهم این است که در صورت عدم انجام این الزامات از سوی ایران چه عواقبی در انتظار است؟ پاسخ در متن بیانیه موجود است. اگر ایران تا ژوئن 2019 مراحل تصویب قانونی الزامات را طی نکند، FATF صرفا بازرسیهای نظارتی خود را از نهادهای مالی و زیرمجموعههای آن افزایش خواهد داد، نه بیشتر. FATF «انتظار دارد» ایران مراحل پیشرفت را جهت تصویب قانونی و انجام اصلاحات لازم طی کند.
و جالبتر اینجاست که برخلاف برداشت متوهمان، متن بیانیه تصریح کرده تا زمان اجرای کامل الزامات ایران در «بیانیه عمومی» یا Public Statement خواهد ماند و اصلااشاره نکرده که به
Counter-Measures یا Monitoring باز خواهد گشت.
و نکته مهم اینجاست که در بیانیه پیشین FATF که اکتبر 2018 نیز بر خلاف جوسازی برخی جریانهای سیاسی که سعی داشتند از طرف خود برای تصویب شتابزده کنوانسیونها طی چند ماه اخیر برای مجلس و شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت ضربالاجل تعیین کنند، به هیچ عنوان تهدیدی مبنی بر بازگشت ایران به لیست سیاه مطرح نشده بود.
سؤال؛ ارتباط اوضاع نابسامان اقتصادی کنونی با FATF و پذیرش/ عدم پذیرش الزامات آن چیست؟ پاسخ این است که با توجه به واقعیتهای اقتصادی موجود و برنامهریزی و سیاستگذاری چند ماه اخیر دولت میتوان به ضرس قاطع گفت، هیچ!
اگر از خطاهای سیاستگذاری دولت یازدهم و دوازدهم که چگونه با کسری بودجههای متمادی، افزایش پایه پولی به بیش از 2 برابر و افزایش نقدینگی به 3/5 برابر بدون مابه ازای تولید و ارزش افزوده و همچنین عدم ساماندهی نظام بانکی که در کنار هم در نهایت منجر به شوک ارزی و افزایش جهشی نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی شد بگذریم، سیاستگذاری ارزی دولت از فروردینماه 97 و پس از آنکه «دلار جهانگیری» با نرخ غیرکارشناسی 4200 تومان تعیین شد، نتایجی را به دنبال داشت. در گام نخست سبب شکلگیری یک رانت عظیم و سوءاستفاده گروههای اقلیتی به ضرر اکثریت جامعه برای برخورداری از رانت ارز دولتی شد. در گام بعدی و خارج شدن بازار ارز از کنترل، دولت تصمیم گرفت پرداخت ارز دولتی را به کالاهای اساسی محدود کند. این پرداخت سوبسید ارز 4200 تومانی به طرف «عرضه» برای واردات، در شرایطی که دولت علنا بخش تولید را از ارز دولتی محروم کرده بود- بخش تولیدی که برای تامین سرمایه ثابت، اقلام واسطهای و اولیه بشدت به ارز وابسته است- موجب شد کالای وارداتی دارای مشابه داخلی با قیمت تمام شده کمتری به بازار عرضه شود و تولیدکننده داخلی قادر به رقابت با آن نباشد یا به عبارتی برای تولیدکننده داخلی به صرفه نباشد که تولید کند. از طرفی با افزایش نرخ ارز نیز پالس مثبتی برای خروج محصول از کشور، به شکل قانونی با صادرات یا پس از ممنوعیت حمل دام در شهرها، به شکل غیرقانونی با قاچاق، مخابره شد. با افت تولید در داخل و عدم امکان رقابت، طبیعتا فضا برای جولان واردکنندگان برای عرضه با هر قیمتی فراهم میشود.
بنابراین آنچه شاهدیم بیش از آنکه ناشی از متغیرهای خارجی و سیاسی بر اقتصاد کشور باشد، ناشی از سوءتدبیر دولت در سیاستگذاری مالی، پولی و ارزی و همچنین مدیریت اقتصاد کشور است. بهتر است هواداران دولت آدرس غلط به مردم ندهند.
زیدآبادی: گفتنش هزینه دارد اما میگویم، رئیسی بیشیله پیله است
عضو گروهک ملی مذهبی میگوید علت رویکرد مثبت به آیتالله رئیسی در قیاس با امثال روحانی این است که رئیسی بیشیله پیله است.
احمد زیدآبادی که از حامیان سیاسی و گفتمانی طیف اصلاحطلبان و مدعیان اعتدال به شمار میرود، نوشت: این روزها نزدیک شدن به برخی موضوعات همچون دست کردن در لانه زنبور است! نه لزوماً به این دلیل که خطر یا تهدیدی عینی به دنبال دارد بلکه بدین سبب که غوغای رسواگونهای برمیانگیزد.
دیگر کمتر کسی به قصد آموختن استدلالی و یا آشنایی با نکته تازهای مطلبی میخواند. لشکرهای سایبری از هر سو بسیج شدهاند و به شیوه سلطان غزنوی «قرمطی» میجویند! آنها فقط در پی ابهامی یا تلویحی یا اشارهای یا سهوی میگردند تا گوینده یا نویسنده را به یک سوی فضای رو به قطبی در حال ظهور منتسب کنند و از این طریق یا برایش هورا بکشند و یا به باد ناسزایش بگیرند صرف نظر از آنکه محتوا و ارزش واقعی مطلب چیست! در این میان آن دسته از صاحبنظرانی که نه سودای هورا در سر دارند و نه ناسزایی را تاب میآورند، سر در گریبان سکوت فرو میبرند تا مبادا دستمایه غوغاهای روزمره قرار گیرند. بدین ترتیب اهل نظر رو به خاموشی میروند و زمین در اختیار هوراکشان و ناسزاگویان طرفهای مناقشه است!
در چنین فضایی روشن است که ورود به ماجرای ریاست قریبالوقوع سید ابراهیم رئیسی بر قوه قضائیه دست بردن در چه لانه زنبوری است! طبعاً من علاقهای برای ورود به این موضوع ندارم و سکوت را ترجیح میدهم اما به نظرم اگر نکتهای را که در این باره به ذهنام رسیده است، بازگو نکنم، با مخاطبانام روراست نبودهام.
کارنامه قضایی سید ابراهیم رئیسی مشخص است و جایگاه سیاسی و عقیدتی او در منتهیالیه جناح موسوم به «اصولگرا» نیز بر کسی پوشیده نیست. با این حال، این پرسش برای بسیاری مطرح است که چرا برخی چهرههای نزدیک جناح اصلاحطلب از ریاست او بر قوه قضائیه به تصریح یا تلویح استقبال کردهاند؟
به گمانام این استقبال بیشتر به نوع ورود رئیسی به کارزار انتخاباتی سال 96 برمیگردد. رئیسی در آن انتخابات این فرصت را یافت تا با افکار عمومی، بیواسطه رو در رو شود و به مناظره با رقبای انتخاباتیاش برخیزد. او در مناظرات به خلاف افراد دیگر و حتی حسن روحانی، چندان خود را با دوز و کلکهای سیاسی آشنا نشان نداد و به عنوان فردی بیشیلهپیله نمود و ظهور پیدا کرد. برخی از مردم حتی دیدارش با امیر تتلو را نیز حمل بر همین موضوع کردند و از رأي دادن به او منصرف نشدند. به واقع راز رأی 40 درصدی رئیسی در انتخابات نیز عمدتاً همین بود و نه آنطور که اصولگرایان آن را به پایگاه 40 درصدی نسبت میدهند!
به نظرم همین موضوع به صورت ناخودآگاه بر برخی چهرهها اثر گذاشته است تا رئیسی را برای ریاست قوه قضائیه مناسب فرض کنند.
بلاغ