حسن روحانی، رئیس جمهور ایران نیز با اشاره به ماجرای «گاو شیرده»، کنایه‌های سنگینی علیه آل‌سعود مطرح کرد؛ کنایه‌هایی که در ظاهر واقعیت مناسبات جمهوری اسلامی ایران و آل‌سعود را نشان می‌دهد، هر چند در عمل هنوز نشانه‌ای از این کنایه‌ها در رویکردهای دیپلماتیک دولت روحانی نسبت به آل‌سعود مشاهده نمی‌شود.

بر اساس این گزارش، حسن روحانی در سی و دومین کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی که با شعار «قدس؛ محور وحدت امت» در تهران برگزار شد، در سخنانی با اشاره به قرارداد ۴۵۰ میلیارد دلاری عربستان با آمریکا و ۱۱۰ میلیارد دلاری خرید سلاح از این کشور، گفت: آنها فکر می‌کنند با این قرارداد امنیت‌شان تضمین می‌شود؟ در حالی که آمریکایی‌ها در جواب این کار گفته‌اند ما شیر این گاو شیرده را می‌دوشیم و می‌بریم و حتی گفته‌اند اگر ما نباشیم ۲ هفته بیشتر امنیت ندارید.

رئیس جمهور خاطرنشان کرد: بهتر است لااقل احترام ظاهری را از ارباب‌شان بخواهند یا اینکه لااقل توهین‌های مستمر را از ارباب نپذیرند.

وی گفت: ما حاضریم با همه توان از منافع مردم عربستان در برابر تروریسم و تجاوزگران و ابرقدرت‌ها دفاع کنیم و همان‌طور که به کمک مردم عراق، سوریه، افغانستان و یمن رفتیم، حاضریم بدون چشمداشتی از آنها حمایت کنیم.

روحانی ادامه داد: ما حتی از شما قرارداد ۴۵۰ میلیارد دلاری نخواهیم خواست و به شما توهین هم نخواهیم کرد، چرا که شماها را برادر خود می‌دانیم و ملت‌های منطقه و مردم مکه و مدینه را برادران خود می‌دانیم. همچنین نباید از سخن ناروایی درباره ایران که در گوش شما کرده‌اند بترسید، چرا که ایران و اسلام‌ هراسی ندارد و شماها باید تنها از جانیان و خائنان و آنهایی که به شما توهین می‌کنند بترسید.

رئیس جمهور با بیان اینکه برای ایران رنج‌آور است که در منطقه جنایت‌های مختلفی رخ می‌دهد، گفت: متاسفانه به نام دین افراد زیادی در منطقه توسط آنهایی که داعیه تشکیل دولت عراق و شام را دارند کشته شده‌اند.

وی تصریح کرد: ‌ای کاش حادثه استانبول رخ نمی‌داد، چرا که این واقعه باعث شرم برای مسلمانان شده است و ‌ای کاش مردم فقیر یمن هر روز از سوی آنها بمباران نمی‌شدند.

رئیس جمهور گفت: امروز برای مسلمانان راهی جز وحدت و یگانگی وجود ندارد و اگر ما متحد شویم می‌توانیم در برابر صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها بدون تردید به پیروزی برسیم. البته این قبیل گوشه و کنایه‌های سیاسی به سعودی پیش از این نیز یک بار دیگر از سوی روحانی مطرح شده بود.

روحانی ۷ بهمن ۹۴ در نشست خبری در ایتالیا با انتقاد از سیاست‌های عربستان گفته بود: ما می‌دانیم عربستان در منطقه برنامه‌هایی داشته و ناموفق بوده، عصبانی است و می‌خواهد پوششی برای شکست‌های خود درست کند؛ ما متوجه هستیم. وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: ما در فارسی می‌گوییم طرف باید مقداری آب خنک بخورد، آرامش پیدا کند، به جای اینکه داد و فریاد کند.

 گفتاردرمانی بدون اقدام عملی؟!

اظهارات تند و تیز حسن روحانی علیه عربستان که در ۳-۲ سال گذشته نسبت به قبل متفاوت شده است، در شرایطی رخ می‌دهد که به اعتقاد ناظران و کارشناسان مسائل منطقه، رویکرد دولت وی در مواجهه با عربستان از گفتار فراتر نرفته و در عمل منفعلانه بوده است. البته نگاهی به عملکرد دولت و در راس آن دستگاه دیپلماسی در قبال همه اقدامات ضد ایرانی آل‌سعود نیز بخوبی این اظهارات را تایید می‌کند.

یکی از بارزترین رفتارهای منفعلانه دستگاه دیپلماسی ایران در قبال عربستان را می‌توان در ماجرای حمله گروهک تروریستی «عبدالله عزام» وابسته به سعودی به سفارت ایران در لبنان دید. بعد از این حمله تروریستی و دستگیری سرکرده آن به نام ماجدالماجد، طبیعی بود که دستگاه امنیتی سعودی تلاش کند وی را از صحنه حذف کند. همان زمان نسبت به این موضوع هشدارهای زیادی داده شد.

در نهایت ماجد الماجد در یک اتفاق مشکوک مجروح و سپس در بیمارستان کشته شد. در شرایطی که دستگاه دیپلماسی در عمل اقدام موثری برای زنده نگه داشتن جعبه سیاه حمله به سفارت ایران در لبنان انجام نداد، حتی برای نگهداری جنازه وی در لبنان برای تحقیقات نیز اقدامی نشد و جنازه این مهره مشکوک به عربستان تحویل داده شد. در نهایت و در شرایطی که افکار عمومی منتظر بود تا وزیر امور خارجه حداقل در ادبیات دیپلماتیک نسبت به سعودی موضع مقتدرانه بگیرد.

وی در جریان سفر خود در دی ماه ۹۲ به بیروت و در شرایطی که گفته شده بود این سفر در پی دستگیری رهبر گردان‌های عبدالله عزام بوده است، در نشستی خبری در اظهارنظر قابل تاملی گفت: «ما به دنبال آن هستیم که بهترین روابط را با عربستان سعودی داشته باشیم، زیرا این مساله به طور مثبتی به صلح در منطقه کمک می‌کند»!

این اظهارنظر همان موقع با انتقادات گسترده‌ای مواجه شد و نمایندگان مجلس آن را خلاف عزت عنوان کردند. رفتار منفعلانه وزارت امور خارجه در ماجرای جنایت منا و سقوط جرثقیل در مسجدالحرام و شهادت بیش از ۵۰۰ زائر ایرانی نیز از دیگر موضوعاتی است که بارها و بارها مورد انتقاد بویژه خانواده شهدا قرار گرفته است. بیش از ۳ سال از این جنایت می‌گذرد و در عمل نه‌تنها اقدام موثری برای خونخواهی شهدای منا و حادثه سقوط مشکوک جرثقیل در مسجدالحرام نشده است، بلکه باز هم شاهد ادبیاتی از جنس اظهارات ظریف در فرودگاه بیروت بودیم.

ظریف مرداد ماه گذشته و در شرایطی که هنوز تکلیف سلسله جنایات سعودی علیه ایران مشخص نشده بود (و نشده است) از تلاش برای بهبود روابط با ایران سخن گفت.

فرشته روح‌افزا، همسر دانشمند شهید احمد حاتمی که در ماجرای سقوط جرثقیل به شهادت رسید، در گفت‌وگو با «وطن‌امروز» نسبت به ادبیات منفعلانه ظریف در قبال سعودی انتقاد کرده بود.

وی در واکنش به گفته ظریف مبنی بر تلاش برای بهبود روابط با عربستان گفته بود: «آقای ظریف روی خون شهدای منا و مسجدالحرام پا نگذارید».

مرتضی رکن‌آبادی، برادر شهید غضنفر رکن‌آبادی نیز مهرماه سال جاری در گفت‌وگو با «وطن‌امروز» از رفتار منفعلانه دولت در قبال عربستان سعودی انتقاد کرده بود. علاوه بر این موضوعات، جنایت جده و تعرض ۲ افسر سعودی به ۲ نوجوان ایرانی نیز از دیگر مواردی است که رفتار دولت در قبال آن دل هر انسانی را به درد می‌آورد. بارها تاکید شده بود ایران خواهان اشد مجازات برای این دو افسر مجرم سعودی است اما در نهایت آنچه در رسانه‌ها درباره آن مطرح شد، تقلیل این حکم به چند سال حبس بوده است که درباره سرنوشت اجرای این احکام نیز روایت‌های ثابتی وجود ندارد اما این موارد تنها بخشی از جنایات آل‌سعود طی سال‌های اخیر علیه جمهوری اسلامی است که متاسفانه با واکنش درخوری از سوی دولت روحانی مواجه نشده است.

بسیاری از کارشناسان معتقدند یکی از دلایل تداوم این رفتارهای خصمانه سعودی، همین رویکرد انفعالی دولت روحانی و عملکرد دستگاه دیپلماسی آن است. البته انفعال دستگاه سیاست خارجی دولت روحانی در قبال عربستان تنها به موضوعات مربوط به ایران ختم نمی‌شود. قتل جمال قاشقجی، روزنامه‌نگار سعودی در کنسولگری عربستان در ترکیه نیز از جمله موضوعاتی است که دستگاه دیپلماسی تصمیم گرفته نسبت به آن ورود قابل توجهی نداشته باشد.

در ادامه این گزارش، برخی اقدامات خصمانه سعودی‌ها علیه ایران طی سال‌های اخیر و عدم واکنش مقتدرانه دولت و دستگاه دیپلماسی در قبال این اقدامات خصمانه را بازخوانی می‌کنیم.

حمله تروریستی مهره سعودی به سفارت ایران در لبنان

۲۸ آبان ماه ۱۳۹۲ بود که در جریان حمله تروریستی گردان عبدالله عزام، از گروه جهادی سلفی وابسته عربستان به سفارت ایران در بیروت ۲۶ تن از جمله حجت‌الاسلام ابراهیم انصاری، رایزن فرهنگی ایران به شهادت رسیدند.

۱۴۰ نفر نیز در پی این حمله تروریستی مجروح شدند. این گروه در پیامی ویدئویی بمب‌گذاری‌ها را «اقدامی تلافی‌جویانه در مقابل دخالت ایران و حزب‌الله لبنان در جنگ داخلی سوریه» دانسته بود. طراح حمله تروریستی به سفارت ایران در لبنان فردی سعودی‌تبار به نام «ماجد الماجد» بود که از سرکردگان گروه موسوم به عبدالله عزام به شمار می‌آمد. این گروه از ابزارهای سیاسی آل‌سعود در لبنان محسوب می‌شود. ماجد یک افسر سعودی وابسته به دستگاه امنیتی عربستان بود.

با افشاگری‌های رسانه‌های لبنانی مشخص شد او یکی از عوامل تروریستی زیر دست بندر بن‌سلطان، رئیس وقت دستگاه امنیتی سعودی بود. منابع امنیتی در لبنان همان زمان تاکید کردند ماجد الماجد که توسط سازمان اطلاعات ارتش لبنان دستگیر شده، فقط یک تروریست نیست، بلکه یک مهره امنیتی است که با سازمان اطلاعات عربستان سعودی هماهنگی گسترده داشته است. در نهایت روز دوشنبه دوم دی ماه ۹۲ مقام‌های لبنانی از دستگیری ماجد الماجد، فرمانده سعودی‌تبار گردان عبدالله عزام خبر دادند.

ماجد الماجد بعد از شناسایی توسط ارتش لبنان در یک حادثه مشکوک مجروح و در نهایت کشته شد. همان زمان «ابراهیم الامین» نویسنده معروف و سرشناس لبنانی در روزنامه «الاخبار» نوشت: جان ماجد الماجد و گنج اسرار او بسیار باارزش است.

هرگونه اقدام از سوی طرف‌های خارجی برای قتل این تروریست، تاثیری منفی بر ارتش لبنان و فرماندهی آن و همچنین اوضاع امنیتی لبنان خواهد گذاشت. رها کردن ماجد و مرگ او یا خودداری از هرگونه اقدام برای زنده نگه داشتن او، جنایتی بزرگ است که با جنایت‌های تروریستی او و دوستانش برابری می‌کند.

وی افزود: همه وسایل مورد نیاز برای زنده نگه داشتن او را فراهم کنید و نگذارید او را بکشند یا از بیماری بمیرد! مسعود اسداللهی، کارشناس روابط منطقه نیز در گفت‌وگویی که همان موقع با «وطن‌امروز» انجام داد، نسبت به سر به نیست شدن ماجد ابراز نگرانی کرد اما همزمان با این نگرانی‌ها اعلام شد ماجد الماجد به دلیل عارضه کلیوی در بیمارستانی در بیروت مرد.

در سایه تعلل و عدم پیگیری قدرتمندانه وزارت امور خارجه، ماجد که می‌توانست منبع ویژه‌ای برای طرح دعوی ایران علیه عربستان در مجامع بین‌المللی باشد، به طرز مشکوکی در لبنان کشته شد و حتی جنازه او نیز به عربستان سعودی تحویل داده شد.

بی‌شرمانه در جده!

۸ فروردین‌ماه ۹۴ یکی از کاروان‌های حجاج ایرانی که در حال بازگشت به ایران بودند، در فرودگاه جده با حادثه هولناکی مواجه شدند؛ ۲ پلیس سعودی به بهانه بازرسی بدنی، ۲ نوجوان را از میان کاروان ایران جدا کرده و به اتاق بازرسی بردند اما به بهانه بازرسی، به این ۲ نوجوان تعرض کردند. ماجرای این تعرض از زبان خانواده‌های این قربانیان، بسیار تکان‌دهنده است.

خانواده‌ یکی از قربانیان در این باره گفت: «کاروان ما قرار بود ساعت یک بامداد هشتم فروردین‌ماه از فرودگاه جده به سوی تهران پرواز کند، هنگام بازرسی، ماموران سعودی ۲ نوجوان ایرانی را به بهانه بازرسی بیشتر از کاروان جدا و به اتاقی منتقل کردند. شرطه عربستانی در اتاق اسلحه خود را پشت سر قربانی اول قرار می‌دهد و به فارسی به او می‌گوید فقط خفه شو و حرف نزن و عمل شیطانی خود را انجام می‌دهد.

سپس قربانی اول را به بیرون می‌فرستند اما وی به دلیل وحشت‌زدگی و حیرت شدید هیچ چیزی به خانواده و مسوولان کاروان نمی‌گوید. در این حین شرطه‌های عربستانی به قربانی دوم نیز تجاوز می‌کنند و سپس او را به خارج از اتاق می‌فرستند اما قربانی دوم ماجرا را برای خانواده و مسوولان کاروان می‌گوید.

با اعتراض و سر و صدای خانواده و اعضای کاروان، ماجرا دهان به دهان می‌چرخد و زوار ایرانی در اعتراض به این جنایت از سوار شدن به هواپیما خودداری می‌کنند. با تماس مدیر کاروان، مسوولان کنسولگری جمهوری اسلامی و نماینده بعثه مقام معظم رهبری در محل حاضر می‌شوند. پزشکی قانونی در محل به بررسی وضعیت ۲ قربانی می‌پردازد و جنایت را تایید می‌کند». 

جنایت منا و شهادت ۵۰۰ زائر ایرانی

دوم مهر ۱۳۹۴ در روز عید قربان و در پی بی‌تدبیری دولت سعودی، نزدیک به ۷۰۰۰ حاجی، جان خود را در جریان برگزاری مناسک حج از دست دادند. در این میان ۵۰۰ شهید ایرانی وجود داشت که شهید غضنفر رکن‌آبادی یکی از آنها بود. سعودی‌ها در حج آن سال یکی از تلخ‌ترین خاطرات را برای مسلمانان رقم زدند. البته این چندمین حادثه در حج آن سال بود. واقعه سقوط جرثقیل و جان باختن بیش از ۱۰۰ زائر، آتش‌سوزی در چادر زائران برخی کشورها، محبوس شدن حجاج در قطار و... همگی حاکی از بی‌تدبیری و بی‌کفایتی مسوولان عربستان در اداره امور حج است.

دانشمند شهید احمد حاتمی نیز در جریان حادثه سقوط جرثقیل به شهادت رسید. این حادثه دارای ابهامات و پرسش‌های زیادی است که همچنان بی‌پاسخ مانده. «سلمان» پادشاه عربستان نیز به دست‌های پشت پرده اشاره کرد و گفت آنها می‌خواهند با این مساله بازی کنند. شیخ عبدالعزیز بن عبدالله آل‌شیخ، مفتی سعودی و رئیس هیات علمای این کشور همان زمان در دیدار با محمد بن نایف بن عبدالعزیز، ولیعهد وقت عربستان، حادثه جان باختن صدها زائر بیت‌الله‌الحرام در رمی جمرات در منا را «قضا و قدر» خواند.

مفتی عربستان همچنین در این دیدار گفت: «شما در حادثه‌ای که رخ داده مسوول نیستید، چرا که تمام آنچه در اختیار و توان داشتید ارائه کردید اما درباره این حادثه کاری از عهده انسان برنمی‌آید، چرا که قضا و قدری بوده که انسان در آن نقش نداشته و به هر حال رخ می‌داد»! تعمدی بودن جنایت منا نیز از دیگر موضوعاتی است که شواهد زیادی برای آن وجود دارد. همان زمان رئیس مرکز پزشکی حج و زیارت هلال‌احمر جمهوری اسلامی درباره نقش سعودی‌ها در بروز فاجعه منا گفت: اگر نگوییم نقشه‌ای در کار بوده، می‌توان گفت در کنترل و هدایت جمعیت انبوه حجاج مدیریت صحیحی وجود نداشت.

سیدعلی مرعشی یکشنبه ۲۶ مهر ۹۴ در گفت و گو با برنامه «من طهران» شبکه خبری العالم در پاسخ به این سوال که این نخستین‌بار است که سعودی‌ها حجاج ایرانی را وارد خیابان ۲۰۴ کردند و به آنها اجازه ورود به دیگر خیابان‌ها را ندادند، آیا این رفتار سعودی‌ها نشان نمی‌دهد آنها از قبل نقشه‌ای را برای کشتار حجاج ایرانی طراحی کرده بودند، یادآور شد: ما اگر نخواهیم بگوییم نقشه‌ای در کار بوده است، حداقل می‌توانیم بگوییم سوءمدیریت سعودی‌ها فاجعه منا را آفرید.

وی افزود: اولین روز رمی جمرات شلوغ‌ترین روز این مراسم عبادی است و سعودی‌ها در همان روز به حجاج ایرانی فقط اجازه ورود به خیابان ۲۰۴ را دادند و مساله دیگر اینکه در انتهای خیابان ۲۰۴ خیابان ۲۳۳ وجود دارد که حجاج آفریقایی از خیابان ۲۳۳ تردد می‌کردند و جمعیتی که در خیابان‌های ۲۰۴ و ۲۳۳ تردد می‌کردند، بسیار زیاد بود و خیابان کم‌عرض ۲۳۳ کشش تردد آن همه تراکم جمعیتی را نداشت. مساله دیگر اینکه متوسط عمر اکثر حجاج ایرانی بالا بود و گرما نیز طاقت‌فرسا بود و توانایی جسمی آنها کاهش یافته بود.

جنگ نفتی عربستان و هشدارهای ایران

از زمستان سال ۱۳۹۳ عربستان‌سعودی یک جنگ نفتی تمام‌عیار را علیه ایران به‌راه انداخته است. عربستان که با تولید روزانه بیش از ۹ میلیون بشکه نفت، دومین تولیدکننده نفت دنیاست؛ از ماه‌های نخست مذاکرات هسته‌ای ایران و ۱+۵ تا اکنون که با خروج آمریکا از برجام و بدعهدی اروپا در ماجرایSPV ، برجام در حال فروپاشیدن نهایی است؛ یک جنگ نفتی تمام‌عیار را هم در حوزه افزایش تولید نفت برای جلوگیری از افزایش قیمت و هم در ماجرای نفش‌آفرینی در تحریم نفتی ایران و افزایش ظرفیت تولید برای جایگزینی نفت ایران، به‌راه انداخته است.

پس از توافق ایران و ۱+۵ سعودی‌ها سیاست افزایش تولید نفت را در دستور کار قرار دادند تا ایران از محل فروش نفت نتواند درآمدهای قابل توجهی کسب کند. آل‌سعود اکنون هم که سیاست دولت آمریکا تحریم نفتی ایران است، برنامه افزایش تولید خود را برای جایگزین شدن نفت ایران دنبال می‌کند. یعنی در واقع آل‌سعود با استفاده از اهرم نفت به دنبال آن بوده و هست که مانع بهره‌بری دولت روحانی از فروش نفت، چه در زمان توافق و چه اکنون پس از توافق هسته‌ای شود.

در مقابل این سیاست نفتی عربستان، دولت حسن روحانی انتقادات تندی را مطرح کرد. حسن روحانی و بیژن زنگنه، وزیر نفت او حتی در توصیف این رفتار سعودی‌ها از عبارت «جنگ نفتی» استفاده کردند.

حسن روحانی پنجشنبه ۱۱ آذر ۹۵ در مراسم افتتاح بزرگ‌ترین تصفیه‌خانه فاضلاب ‏کشور در مشهد، در سخنانی گفت: برخی کشورها در موضوع نفت توطئه‏ای علیه ایران ترتیب دادند که بعد خودشان گرفتار آن شدند به گونه‌ای که در ۲ سال گذشته که قیمت نفت ‏پایین‌ترین قیمت نسبت به سال‌های گذشته خود بود و به یک‌سوم رسید، باعث شد همه ‏تولیدکننده‌های نفت از جمله عربستان با تولید ۵/۱۰ میلیون بشکه در روز نزدیک به ۱۰۰ میلیارد دلار از ذخایر ‏نفتی خود را برداشت کنند اما ما توانستیم در ۲ سال گذشته هر سال ۲۰ درصد از درآمد نفتی کشور را در ‏صندوق ذخیره ارزی، واریز کنیم.‏ با این حال در حوزه عمل، رفتار و تصمیمی از سوی دولت روحانی برای تلافی کردن این رفتار خصمانه سعودی‌ها مشاهده نشد.

ماجرای ترکی و خبر مرگ رجوی

عربستان سعودی در راستای تشدید و علنی کردن دشمنی خود با ایران، طی ۲ سال اخیر حمایت‌های پنهانش از گروهک تروریستی منافقین را آشکار کرده است. اگرچه پیش از این اخباری درباره حمایت‌های مالی و معنوی آل‌سعود از گروهک تروریستی رجوی منتشر شده بود اما سعودی‌ها در این دوره تصمیم گرفتند دشمنی خود با ایران و حمایت‌شان از تروریست‌های رجوی را علنی کنند. اوج این موضوع از ماجرای حضور ترکی فیصل در همایش منافقین در پاریس آغاز شد. تیرماه ۱۳۹۵ ترکی فیصل در همایش منافقین در پاریس حضور یافت و حتی آن جمله معروف او درباره مرگ سرکرده گروهک رجوی باعث شد تا مدت‌ها کنایه‌ها و مطالب طنزی درباره انگیزه او از طرح خبر مرگ مسعود رجوی در شبکه‌های اجتماعی مطرح شود.

با این حال حضور این شاهزاده بانفوذ سعودی در همایش منافقین به معنای آن بود که آل‌سعود از هر اقدامی برای نشان دادن دشمنی خود با ایران استفاده می‌کند. این حمایت‌های سعودی از منافقین البته اکنون در پازل دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا انجام می‌شود. بر اساس سیاست‌های دولت آمریکا، گروهک تروریستی منافقین نقشی محوری در ایجاد ناامنی و ناآرامی در ایران در سال‌های اخیر ایفا کرده‌ و عربستان‌سعودی تامین‌کننده مالی این تروریست‌ها بوده است. وب‌سایت خبریتحلیلی «البوابه» در اردن، اخیرا در گزارشی به نقل از یک عضو گروهک رجوی گوشه‌ای از حمایت‌های مالی آل‌سعود از منافقین را فاش کرد.

مسعود خدابنده، عضو ارشد گروهک منافقین که شخصاً مسوول نظارت بر این مبادلات بوده، گفته مقام‌های سعودی در داخل دستگاه امنیتی ترکی بن فیصل آل‌سعود، رئیس وقت دستگاه اطلاعات سعودی و ۳ تن طلا و دست‌کم ۴ چمدان ساعت‌های رولکس تحویل اعضای «مجاهدین» داده‌اند. اما در مقابل این حمایت‌های علنی سعودی‌ها از منافقین، رفتار قابل ملاحظه‌ای از دولت ایران برای تلافی این دشمنی آشکار مشاهده نشده است؛ چرا؟

بخشی از صحبت‌های همسر شهید حاتمی:

آقای ظریف! روی خون شهدا پا نگذارید

در ماجرای شهدای مکه ۷۰۰۰ مسلمان به شهادت رسیدند؛ دولت باید پاسخگو باشد که در بعد بین‌المللی برای این قضیه و خون ۷۰۰۰ شهید مسلمان چه اقداماتی انجام داده است. به هر نقطه‌ای که نگاه کنید رد پای جنایات عربستان وجود دارد؛ از یمن و جنایت‌های داعش در سوریه گرفته تا اقدامات تروریستی در داخل کشور خودمان و حمایت آل‌سعود از گروه‌های تروریستی داخلی همچون جیش‌العدل.

از همه اینها مهم‌تر حمایت عربستان از منافقین است؛ منافقینی که دست‌شان به خون ۱۷ هزار شهید ایرانی آلوده است... مستضعفان عالم چشم به ایران دوخته‌اند. ایران مقتدر، دلگرمی و الگو برای همه مظلومان جهان است و امروز جمهوری اسلامی تعیین‌کننده معادلات کلان جهانی است. من به عنوان یک نفر از آحاد جامعه یک سیاست دوگانه بین مواضع کلان نظام و اقدامات وزارت امور خارجه می‌بینم.

  در همین مورد مکه مگر رهبر انقلاب تاکید نکردند کمیته حقیقت‌یاب تشکیل شود و نباید در این مسیر خسته شوید؟ ایشان تاکید داشتند حتی اگر تا ۱۰ سال هم طول بکشد باید مساله شهدای منا و مسجدالحرام مشخص شود. وزارت امور خارجه باید مدافع حقوق مردم ایران در سطح بین‌الملل باشد. خب! آیا این مواضع دفاع از حقوق ما در عرصه بین‌الملل است؟ اگر این دفاع است، وقتی قرار است دفاع نکنید چه اتفاقی می‌افتد؟!

من قبلا هم در گفت‌وگو با «وطن امروز» گفتم اگر اقدامی نمی‌کنید لااقل جگر ما را هم نسوزانید. بی‌انصاف‌ها نگویید ما مساله نداریم، بگویید ما پا می‌گذاریم روی مساله و رد می‌شویم، اینطور خیلی بهتر است.

بگویید پای‌مان را روی خون شهدا می‌گذاریم و رد می‌شویم و برای‌مان هم مهم نیست اما نگویید مساله نداریم... من به آقای ظریف می‌گویم مراقب باشید پای‌تان را روی خون شهدای منا و مسجدالحرام نگذارید. مطالبه خون شهدای منا و مسجدالحرام تنها با دیپلماسی مقتدر ممکن خواهد بود اما متاسفانه دیپلماسی امروز ما حتی منفعل هم نیست.

بخشی از صحبت‌های برادر شهید غضنفر رکن‌آبادی:

از رکن‌آبادی تا خاشقجی!

مرگ فاجعه‌آمیز خاشقجی توسط عوامل سعودی که با مشارکت مستقیم محمد بن‌سلمان طراحی و اجرا شد اکنون به طور واضح نشان می‌دهد سقوط جرثقیل در مسجدالحرام و فاجعه منا که به فرموده رهبر انقلاب حادثه‌ای است که احتمال عمد در آن قوی است و طی آن بیش از ۷ هزار حاجی احرام‌پوش به شهادت رسیدند که در بین آنها شخصیت‌هایی مثل رکن‌آبادی و حاتمی، دانشمند فضایی کشورمان هم حضور داشتند، در راستای سیاست کور انتقام‌گیری بابت شکست‌های میدانی سعودی‌ها در سوریه، عراق و یمن در عرصه‌ بی‌خطری چون مناسک حج بوده است.

آنچه امروز درباره خاشقجی رخ داد تاکید و تایید مجددی بود بر جنایت‌های این رژیم که زمان و مکان نمی‌شناسد؛ جنایاتی که می‌تواند در خانه امن الهی و مراسم حج باشد یا در سفارت و از ربودن زائران تا مثله کردن خبرنگار منتقدی که تنها سلاح و ابزارش قلم است.

تشکیل کمیته حقیقت‌یاب یکی از مواردی بود که از سوی رهبر معظم انقلاب درباره جنایت منا درخواست شد و متاسفانه تا امروز با صرف هزینه‌های کلان از سوی سعودی‌ها در برابر آن مانع‌تراشی شده است.

امروز بستن دهان‌ها و بستن چشم‌ها و گوش‌ها یکی از تخصص‌های جنایتکاران سعودی است، همچنان‌که هم‌اینک نیز درباره خاشقجی ما شاهد موضع‌گیری‌های منفی دولتمردان آمریکایی علیه این روزنامه‌نگار منتقد سعودی هستیم. رهبر معظم انقلاب امسال هم پیش از برگزاری حج بر تشکیل کمیته حقیقت‌یاب فاجعه منا تاکید کردند ولی به‌نظر می‌رسد چنین ظرفیت و الگوی رفتاری در دستگاه اندیشه‌ای و دیسیپلین رفتاری دولت محترم وجود ندارد!

به نظرم ایران نباید در مناسک حج شرکت می‌کرد تا به دنیا ثابت می‌کرد عربستان حق و حقوق زائران ما را پایمال کرده است. با رفتن به حج بزرگ‌ترین خدمات را به سعودی‌ها دادیم. این عمل ما نشان می‌دهد پذیرفتیم که مقصر آنچه سعودی‌ها در منا به ایرانی‌ها نسبت می‌دهند هستیم. اکنون که دست دوستی از سمت ما مدت‌هاست دراز شده و از سوی سعودی‌ها بدون پاسخ مانده، عمق فجایع را بیشتر می‌کند.

منبع:وطن امروز