کد خبر: ۴۶۰۶۲۴
تاریخ انتشار: ۲۵ تير ۱۳۹۶ - ۱۲:۳۳ 16 July 2017
دولت ترکیه در دهه های گذشته با حجم انبوهی از پروژه های آبی که در جنوب شرق این کشور عملیاتی شد،  خسارت های سنگینی را به محیط زیست غرب ایران وارد کرد؛ خسارت هایی مثل کاهش دبی دو رود بزرگ دجله و فرات که نقش بی بدیلی در شکل گیری گرد و غبار و خشک شدن منطقه دارد. بررسی نمونه هایی از دست اندازی به رژیم آب های بین المللی که به خسارت محیط زیستی منجر می شوند، گویای این است که تاکنون هر دعوای زیست محیطی که به دیوان لاهه ارجاع شده، با رأیی به نفع محیط زیست خاتمه یافته است.

به گزارش «تابناک»، چند دهه ای هست که مقامات سیاسی ترکیه با آغاز ساخت پروژه های بزرگ جنوب شرقی آناتولی «گاپ»، بنای عمران و آبادانی جنوب کشورشان را بدون لحاظ کردن مصالح و منافع کشورهای همسایه جنوب و جنوب شرقی، از جمله ایران، در سر می پرورانند؛ تلاش هایی که تا کنون پیشرفت های چشمگیری داشته و تاکنون خسارت های سنگینی به محیط زیست منطقه وارد کرده  است.

پروژه گاپ از سال 1980 رسما مورد توجه مسئولان وقت دولت ترکیه قرار گرفت و عملیات ساخت بسیاری از سدهای آن از جمله سد آتاتورک که ظرفیت آن به تنهایی معادل 650 سد ایرانی است، نهایی شد و از سال 2008 و در دوران نخست وزیری رجب طیب اردوغان، ابعاد جدیدی به خود گرفت؛ پروژه ای که تا کنون 22 سد با قابلیت ذخیره سازی بیش از 70 درصد آب های دو رود دجله و فرات را در خود جای داده است.

یکی از جنجالی ترین موضوعاتی که در رابطه با تخلف های زیست محیطی ترکیه در بالادست دو رود بزرگ دجله و فرات وجود دارد و عملاً به عنوان مسئله ای مبهم پیش روی مقامات سیاسی کشور ایران و سایر کشورهای متضرر مثل عراق و سوریه قرار دارد، نحوه برخورد موثر با تخلف های زیست محیطی ترکیه است.

هر از چند گاهی تعدادی از کارشناسان یا مسئولان سیاسی ایران با اظهار نظر در مورد خسارت های زیست محیطی پروژه های آبی ترکیه در جنوب شرق این کشور، تأکید می کنند که این اقدامات نقش مستقیمی در شکل گیری پدیده گرد و غبار در غرب و جنوب غرب ایران دارد، اما هیچگاه این کارشناسان و مسئولان سخنی از منطقی و موثرترین راه حل  برای جلوگیری از این دست اندازی های آبی ها نمی زنند و اکثر موضع گیری های آنها تکرار سخن یکدیگر است.

اثبات این مدعا آنکه اجرای پروژه گاپ  از سال1980 آغاز و در این 37 سال مجموعاً 22 سد در جنوب شرق ترکیه و بر سر دجله و فرات ساخته شد، اما در این بازه زمانی هیچگاه اقدام موثر بین المللی از سوی مقام های ایرانی در پیش گرفته نشد.

حجم بی توجهی های گذشته آنقدر ادامه یافت تا دولت مردان ترکیه در مسیر حبس آب های بین المللی دجله و فرات در خاک ترکیه مصمم تر شوند و اکنون کار به جایی رسیده است که عملاً شریان حیاتی منطقه ژئوپلیتکی غرب ایران در دستان مسئولان سیاسی ترکیه قرار بگیرد.

جدا از واکنش انفعالی ایران در رابطه با این تهدید زیست محیطی، مروری بر نمونه های مشابه اختلاف زیست محیطی بین کشور ها حاوی اطلاعات قابل تأملی است؛ نمونه هایی که همگی با ارجاع به دیوان دادگستری لاهه به نفع محیط زیست ختم به خیر شدند. 

یکی از این نمونه ها اختلاف زیست محیطی فرانسه و اسپانیا بود و در سال 1957 میان دو کشور همسایه فرانسه و اسپانیا بر سر شرایط زیست محیطی دریاچه لانو اختلاف ایجاد شد. فرانسه در صدد تغییر مسیر منابع آب دریاچه لانو بود تا از این طریق بتواند از حقابه های دریاچه لانو در بخش اقتصادی و صنعتی بهره برداری کند،  اما اسپانیا نگران بود که این اقدام فرانسه به منافع زیست محیطی اسپانیان آسیب بزند.

موضوع توسط اسپانیا به دیوان لاهه ارجاع شد و این دیوان با بررسی موضوع ضمن تأکید بر حق حاکمیت کامل کشور ها بر منابع آب داخلی، هر گونه دست اندازی بر منابع آب داخلی که به خسارت زیست محیطی منجر شود را غیرمجاز دانست و فرانسه را از اجرای این طرح منع کرد.

در سال 1977 نیز اختلافی مشابه بین مجارستان و اسلواکی بر سر خسارت های زیست محیطی طرح های آبی مشترک پیش آمد که در این باره نیز دیوان لاهه با حساسیت ویژه نسبت به محیط زیست به گونه ای رأی خود را صادر کرد که جدا از لحاظ کردن منافع کشوری خاص، منافع محیط زیست تأمین شود.

ماجرای اختلاف مجارستان و اسلواکی از این قرار بود که این دو کشور در 16 دسامبر سال 1977 قراردادی برای اجرای دو سد به نام های «گابسیکو» در چک اسلوامی و «ناگیمرس» در مجارستان منعقد کردند که قرار شد در مسیر اقتصادی و با رعایت ملاحظات زیست محیطی مورد بهره برداری قرار گیرد.

اگرچه دوکشور متعهد شدند که ملاحظات زیست محیطی را رعایت کنند، اما در سال 1992 مجارستان تعهدات و قرار داد گذشته را فسخ کرد و به توسعه طرح های خود روی آورد. در شرایط جدید اختلاف بالا گرفت و دو کشور اختلاف را به دادگاه لاهه بردند.

دیوان لاهه بار دیگر به نفع محیط زیست رأی داد و جدا از قرار داد گذشته بین دو کشور تأکید کرد در همه طرح های اینچنین لازم است ضروت های حفاظت از محیط زیست لحاظ شود و دو کشور باید به تعهدات خود در قبال یک دیگر پایبند بمانند.

جدا از دو مورد بالا در سال 2010 نیز اختلاف مشابهی بین اروگوئه و آرژانتین بر سر منابع آبی پشت سد گراند و رود بین المللی اروگوئه پیش آمد که آرژانتین از کشور اروگوئه به دلیل اجرای طرح های اقتصادی چون احداث سد و ساخت کارخانه های خمیر کاغذ در بالا دست سد گراند که به محیط زیست خسارت وارد می کرد به دیوان لاهه شکایت کرد.

دیوان لاهه نیز پس از بررسی همه مستندات در 20 آوریل 2010  با اشاره به اصول و قوانین زیست محیطی اروگوئه را محکوم و مجبور به جبران خسارت های وارده به محیط زیست کرد؛ حکمی که در آن بر مسائلی مثل الزام کشورها بر رعایت توسعه پایدار، توازن اکولوژیکی و توسعه منطقی اقتصادی تأکید و کشور اروگوئه ملزم شد تا اقدامانی که در مسیر تخریب محیط زیست انجام داده بود را تخریب کند.

حالا و با مثال هایی که آمد و البته تعداد بیشتری نیز از این دست مثال ها وجود دارد، به نظر می رسد منطقی ترین راه برای ایران و عراق سوریه ارجاع گزارش تخلف های زیست محطی ترکیه به دیوان لاهه و پیگیری جدی آن است؛ دیوانی که تاکنون سابقه نداشته در چنین اختلاف هایی به ضرر محیط زیست رأی صادر کند و این بار نیز به احتمال زیاد چنین خواهد کرد.
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار