کد خبر: ۴۰۵۰۹۹
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردين ۱۳۹۶ - ۰۷:۲۱ 10 April 2017
مقدمه‌اي برنساجي سنتي:
كارگاههاي مختصر و نمور و و نيمه تاريك، زحمت‌كش‌ترين كارگران را به درون كشيده است ، دراين كارگاهها ، كارگران پير و جوان با وسايل بسيار ساده و ابتدايي پاي دستگاههاي سنتي جهت احياء ميراث نياكان خود به بافندگي فرآورده‌هاي دستي مشغولند. بافته‌هاي آنها اگرچه ساده به نظر مي‌رسد ، اماتلاشي هاي ستودني آنها در كارهاي مقدسشان و در نقش‌ها نمايان است. كارگران دستباف جزء محرومترين كارگران هستند كه درشرايط ناهنجار محيط كار، تلاش ما فوق تصور ،دارند.
صنعت نساجي به عنوان يك صنعت اصيل و سنتي است كه سابقه‌اي بس طولاني در استان يزد دارد. اين صنعت در اين منطقه علاوه بر تاريخچه طولاني پيشرفت و ترقي بسيار شايان توجهي نموده و به يقين مي‌توان ادعا نمود ميزان رشد وتوسعه آن چشم‌گير بوده است.
اولين مبحثي كه در زمينه صنايع دستي استان مورد بررسي و توجه قرار مي‌گيرد همين هنر صنعت منسوجات يزدي است.
نساجي
نساجي سنتي
_ چگونگي وضعيت كارگاههاي نساجي:
صنعت نساجي به عنوان يك صنعت اصيل و سنتي است كه سابقه بس طولاني در استان يزد دارد . اين صنعت در اين منطقه علاوه بر تاريخچه طولاني،‌پيشرفت و ترقي بسيار شايان توجهي نموده و به يقين مي‌‌توان ادعا نمود ميزان رشد و توسعه آن چشمگير بوده است. يكي از علل اين پيشرفت در اين منطقه را مي توان وجود راه ابريشم كه يكي از رگهاي اصلي اقتصادي مملكت بوده است، دانست.
بنابراين راه ترقي اين صنعت و علاقمند شدن افراد به آنرا همين عامل بايد به حساب آورد.
اين فكر ازابتدا به صورتي بسيار ساده و با تهيه دستگاههاي خيلي مختصر انجام پذيرفت دستگاههاي بافندگي اوليه را اكثرا زنها به عنوان تنوع شغلي خانه داري اعمال مي‌نمودند. بر اثر رونق روزافزون به تدريج بعد اقتصادي آن مورد توجه قرار گرفت و جاذب نه تنها زنان خانواده، بلكه مردان واقع شد و به همين واسطه فكر تكميل نمودن دستگاه در اذعان عمومي به وجود آمد.
الف) كارگاههاي بافندگي كوچك:
اين كارگاهها كه مرحله‌اي بعد از بافندگي دستي است، توسط مردان به مرحله اجراء در مي‌آيد. در محلات قديمي‌نشين يزد از قديم الايام صداي چرخش دستگاههاي نساجي كه مردم يزد آنرا شعربافي مي‌نامند طنين‌انداز بوده،‌ امروز هم هنوز قطع نشد ه است. اين دستگاهها كه نسبت به دستگاههاي اوليه تكميل‌تر شده به دستگاههاي ماكوپران معرف است و امروزه جاي خود را به دستگاههايي داده است كه به وسيله برق كار مي‌كند.
اين صنعت تا قبل از پيروزي انقلاب در زمره صنوفي نبوده اندكه اقتصاد آنها مورد توجه دولت باشد. صنعتگران اين هنر - صنعت مواد اوليه خود را از بازار تهيه نموده و كار توليد خود را به هر ميزان و هركيفيت كه مايل بود‌ه‌اند ادامه مي‌دادند که بعدا" تحت پوشش شركت تعاوني به عنوان " واحدهاي بافندگي" مشغول به فعاليت هستند. مواد اوليه دستگاههاي نساجي در سابق به علت عدم گسترش جمعيت از محل به وسيله كشت پنبه و يا پشم گوسفند و كرك شتر در محل تهيه مي شد. ولي بر اثر پيشرفت تكنيك و گسترش جمعيت و پيدايش الياف مصنوعي كه آن هم يكي از واردات مملكت است مواد اوليه مصرفي تغيير کرده، اين طبقه نساجي شعربافي ساليانه حدود 53 ميليون متر انواع پارچه هاي نخي از قبيل متقال نخي،‌متقال سفيد، جيم مشكي،‌ پارچه‌هاي پيراهني و پيژامه‌ و توليد چادر شب،‌دستمالهاي نخي و ابريشمي و روكش از جمله ديگر توليدات اين شعربافيها مي‌باشد.
ب)پراكندگي كارگاههاي شعربافي:
چگونگي استقرا اينگونه كارگاهها،‌يكي از اساسي‌ترين و مهمترين تزاحم شهروندان يزد محسوب مي گردد. زيرا در محلات قديمي به خصوص سمت شمال شهرو در هر گوشه صداي دستگاه بافندگي به گوش مي رسد.
اين كارگاهها را مي توان به دو گونه تقسيم نمود.
1) كارگاههاي بافندگي بيرون از منزل كه جنبه توليدي غير خانگي دارد.
2) كارگاههاي بافندگي داخل منازل كه جنبه توليدي خانگي دارد.
نساجي
نساجي سنتي
د) دستگاههاي بافندگي:
مختصات دستگاه بافندگي دستي:
دستگاههاي سنتي عموما چوبي و اندازه‌هاي آن براي بافت منسوجات مختلف ،متفاوت است. هر چه عرض دستگاه بيشتر باشد به همان نسبت عرض پارچه توليدي آن زيادترخواهد بود . عرض دستگاههاي سنتي با يكديگر متفاوت و معمولا از 150 تا 250 سانتي‌متر متغير مي ‌باشد.
هر دستگاه شامل قسمتهاي زير مي‌باشد
1- پدال 2- نورد 3- شانه 4- وردها
5- ميل ميلك‌ها 6- ماسوره دان 7- ساز 8- جعبه ماسوره
9- تارها 10- قلبك 11- عمامه 12- كيسه شن يا خاك
13- ماكو 14- گرت 15- متيد 16- دفتين يا دفر
1- پدال يا به اصطلاح بافندگان يزد «پوشال»:
تخته‌اي است كه با زنجير يا نخ به وردها متصل شده و با فشار پاي بافنده وردها را به بالا و پايين برده و دهانه كار را ايجاد مي نمايد.
2- نورد:
وسيله‌اي است استوانه يي شكل كه در قسمت تحتاني دستگاه بافندگي قرار داشته و پارچه‌ي بافته شده بدور آن پيچيده ميشود.
3- شانه:
هر دستگاه مجهز به شانه‌ايي است دندانه وار كه طول آن اندكي بيش از عرض پارچه و كارش كنترل و يكنواخت نمودن عرض پارچه و استحكام بخشيدن به درگيريهاي تار و پود است. نمره هاي شانه بستگي به تراكم نخهاي تار در پارچه داشته و معمولا هر بافنده شانه هاي متعددي با نمرات مختلف در اختيار دارد. شانه‌ها ، نئي و فلزي است . ولي امروزه از شانه هاي فلزي با استانداردهاي مشخص استفاده مي شود.
4- وردها:
وردها قسمت مهمي از دستگاه بافندگي را تشكيل مي‌دهد و كارش طبقه‌بندي كردن تارها است و در ايجاد دهانه كار و نقش طرح سهم عمده‌اي دارند. تعداد وردهاي هر دستگاه بر حسب توليد و عرض آن متغير است. دستگاههاي بافندگي رايج عموما 2 وردي يا 4 وردي است.
5- ميل ميلكها:
قسمتهاي فلزي باريك و ميله‌ئي شكل هستند كه دروسط آنها سوراخي تعبيه شده و به تعداد لازم به صورت عمودي در داخل ورد قرار مي‌گيرد سوراخ ميان ميلكها جهت عبور نخ هاي تار به كار مي رود وبه نسبت طرح پارچه‌ معمولا از هر سوراخ يك نخ عبور نموده و يا از روزنه هاي خاص نخ عبورداده مي شود.
6- ساز:
ابزاري است چوبي و قرقره مانند كه ميله‌اي به آن متصل و براي سهولت بافندگي نخ از شيار آن عبور مي كند.
7- ماكو:
وسيله‌اي است که ماسوره در داخل ‌آن قرار گرفته و در عرض دستگاه به صورت رفت و برگشت از ميان دهانه تارها حركت نموده و باعث قرار دادن پود به داخل تارها مي‌شود.
8-متيد:
وسيله‌اي است گيره مانند كه طول آن معادل عرض پارچه که به دو سرآن سوزن تعبيه شده و به دو لبه پارچه فرو رفته وعرض آن را ثابت نگه مي‌دارد.
9- دفتين يا دفر:
وسيله‌اي است كه شانه بافندگي در داخل آن قرار گرفته و به وسيله آن به قسمتهاي لبه پارچه ضربه زده تا درگيرهاي تار و پود آن محكم و ثابت شود.
10- ورت يا گرت:
ابزاري است كه از مخلوط شدن تارها جلوگيري و تارها را به شانه هدايت مي كند.
جدول منسوجات بومي منسوخ شده استان يزد:
- بسياري از پارچه‌هاو منسوجات استان منسوخ شده است. كه رشته‌هاي بومي و منسوخ شده منسوجات يزدي به شرح زير مي باشد:
رشته بومي منسوخ شده (منسوجات)
1 زري بافي
2 كارت بافي
3 مخمل بافي
4 ترمه بافي
5 حوله بافي

1 - زري بافي:
زري بافي يكي از هنرهاي قديمي ايران است و نمونه هاي پارچه ابريشمي زري كه از دوره ساسانيان به جا مانده، روشنگر اين موضوع مي باشد. استفاده از نخ زري در بافت پارچه از زمانهاي دور رايج بوده است. در زند اوستا از قاليچه‌هايي كه با نخ طلا بافته شده و همچنين از لباسهاي زر بفت داريوش سوم كه داراي جلوه‌اي خاص بوده ياد شده است. بر اساس برخي منابع چيني مربوط به قرن ششم بعد از ميلاد نمونه‌هايي از زري بافي ايران براي امپراتوري وو( wu ) فرستاده شده و در گزارشهاي مسافرين چيني به اين موضوع اشاره شده است . در گذشته تهيه پارچه‌هاي پشمي وزربفت درشوش، شوشتر، جندي شاپور و خراسان رايج بوده است.
- مواداوليه در زري بافي:
عمده‌ترين ماده اوليه مورد مصرف در زري بافي، ابريشم طبيعي است كه براي بافت زمينه ابريشم ساده و براي بافت نقوش از نخ ابريشمي با رو پوش طلا يا نقره استفاده به عمل مي آيد كه نخ نوع دوم يعني روپوش دار در داخل كشور توليد نمي‌‌گردد و از خارج تامين مي شود.
رنگرزي نخ‌هاي ابريشمي نيز در گذشته تماما با استفاده از رنگهاي طبيعي صورت مي‌گرفته و امروز نيز اكثرا" رنگهاي طبيعي ،تشكيل مي دهد و از رنگهاي شيميايي به ميزاني بسيار محدود و در مواردي خاص استفاده مي شود و بايد گفت كه يكي از ويژگيهاي چشمگير انواع منسوجات ايراني در روزگاران گذشته از جمله پارچه زري، در ‌استفاده از رنگهاي طبيعي در رنگ‌ريزي نخهاي مصرفي آن بوده است. اميد آنكه زري اين پارچه ظريف و زيبا با ويژگيهاي خاص و هنرمندانه‌اش بيش از بيش مورد توجه قرار بگيرد و مجددا" احياء شده و از هنرمندان و اساتيد آن خاص بعمل آيد.
- چگونگي توليد پارچه زري:
توليد زري به دو صورت انجام مي‌گيرد:
1- با استفاده از دستگاههاي سنتي
2- با استفاده از دستگاه ژاكارد
1- دستگاههاي سنتي:
زري بافي كه نزد اهل فن به دستگاههاي «دستوري» شهرت دارد از شكل ظاهري تا حدودي شبيه ساير دستگاههاي نساجي سنتي مي‌باشد، و كار توليد توسط دو نفر صنعتگر يعني يك نفر بافنده و يك نفر «گوشواره كش » (همانند دستگاههاي سنتي ترمه‌بافي) صورت مي‌‌پذيرد و در واقع مي‌ توان گفت پارچه‌ زري حاصل هماهنگي و همكاري و هنر، بافنده و گوشواره كش مي‌باشد.
2-استفاده از دستگاه ژاكارد:
براي توليد زري داراي سابقه‌اي چندان طولاني نيست و دستگاه ژاكارد به خاطر افزايش سرعت در توليد پارچه زري و صرفه‌جويي در هزينه وقت صنعتگران به كار گرفته شده است.
با استفاده از دستگاههاي سنتي زري بافي،‌مي‌توان به توليد حدود 30 سانتي متر در روز دست بافت حال آنكه در صورت استفاده از دستگاه ژاكارد اين ميزان به حدود100 سانتي متر در روز افزايش مي‌يابد.
در توليد زري تماما از طرحها و نقش‌هاي اصيل و سنتي استفاده مي‌شود و به جرات مي‌‌توان اظهار نمود كه اكثر نقشهاي سنتي و حتي نقش‌هاي غامض و پيچيده، طي قرون و اعصار متمادي توسط هنرمندان زري باف بر روي پارچه زري پياده شده است و اين طرحها نه تنها شامل طرحهاي ويژه پارچه بلكه شامل طرحهاي و نقش‌هاي ويژه سنگ و سفال و فلز و قالي و ... و حتي طرحهاي ظريف مينياتوري نيز مي شود كه با ذوق و مهارت سرشار طراحان و بافندگان به اجراء در آمده است.
4- مخمل‌بافي:
- تاريخچه:
بدون ترديد مخمل را بايد از نفيس‌ترين پارچه‌هاي دستباف ايران دانست. زيرا پيچيدگي رو بافت،‌طرحهاي زيبا و پر نقش و نگار و مواد اوليه‌ي مرغوبي كه در توليد اين پارچه به كار مي‌رود، ويژگي خاص به آن بخشيده كه مخمل را از ساير دستبافتها متمايز مي‌سازد.
در خصوص زادگاه اين بافت بين صاحب نظران وحدت نظر وجود ندارد، چه عده‌اي آن را تنها بافت قرون وسطايي مي‌دانند که از اروپا برخاسته است. از جمله آنكه «لاتور» به آن عقيده است كه ايتاليائيها تا قبل از قرن دوازدهم ميلادي آن را پديد آورده‌آند.« فيليس آكرمان» طرفدار همين نظر است و مي‌نويسد كه پس از آن تا پيش از قرن پانزدهم ميلادي مخمل به ايران راه يافته است.
به هر حال از مجموع نظرات ارائه شده در خصوص زادگاه مخمل مي‌‌توان چنين نتيجه گرفته كه : مخمل‌بافي كم و بيش در يك زمان در ايران و ايتاليا و چين تكامل يافته است.
مخمل ظاهرا پديدآورده روش حلقه‌زني است كه از سال 260 پيش از ميلاد در مصر بكار مي رفت. چه بافتهايي كه از حفاريهاي دوره دودمان يازدهم به دست آمده نشان مي دهد كه الگوها با حلقه‌زدن تارها و پودهاي اضافي ايجاد شده است. تكه‌‌اي از بافته‌هاي قبطي در موزه بافندگي شهر ليون اين تارهاي اضافي را دارد و گواه ان است كه ازتكامل روش حلقه زني مصريها به وجود آمده است. ولي فاصله ميان اين منشاء احتمالي مخمل و مخملهاي داراي بافت ابريشم پر مايه امروزي چه از نظر زمان و چه مراحل تكامل بسيار است.
قديمي‌ترين مخمل ايراني كه تاكنون شناخته شده مربوط به قرن دوازدهم يا پانزدهم ميلادي است كه در موزه هنرهاي تزئيني پاريس نگهداري مي‌شود. ضمن آنكه بزرگ مخمل بافي درايران در سده‌هاي گذشته ؛ كاشان يزد، تبريز، مشهدو هرات بوده و اين پارچه نفيس از قرن شانزدهم از جمله صادرات مهم ايران به شمار رفته است.
براي توليد مخمل از ابريشم طبيعي استفاده مي‌شود و نقشهاي اصيل و سنتي مخمل به روي اين پارچه حالت برجسته دارد كه اين امر نشانه بارز تبحر ‌و مهارت و در عين حال دشواري بافت آن است.
5- پرده‌بافي:
طبق انجام تحقيقات در استان يزد و بررسي كارگاههاي سنتي دراستان در حال حاضر متاسفانه كارگاه پرده‌بافي‌ فعالي در سطح استان وجود ندارد، و ليكن تا چند سال پيش بافت پارچه پرده‌اي انجام مي‌گرفته است.
بافت پارچه پرده‌اي منحصرا در شهرستان يزد معمول و بافندگان اكثرا مرد بوده‌اند. دستگاه بافندگي فرآورده‌ مذكور چهاوردي بوده است.
براي تهيه يك رو يه كار به طول 200 متر و عرض 25/1 متر عموما 5 بقچه نخ ويسكور تابيده نمره 32 و 9 بقچه نخ پنبه‌اي نمره 5 جهت تار و پود مصرف مي‌كند. توليد سالانه يك پرده باف به طور متوسط 3 رويه كار به بوده است.
آریا 
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار