کد خبر: ۳۵۳۲۱۶
تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۳۹۵ - ۰۸:۲۴ 02 January 2017
 ذبیح جلیلی
امید و ناامیدی قسمتی از زندگی هر انسان است . تعدادی با تکیه بر امید به قله‎‎های پرافتخار زندگی خود می    رسند و برخی نیز در سایه ناامیدی‎‎ها، سال    های زندگی خود را با رنج و درد و بدون موفقیت می‎‎گذرانند.
«سعید صادقیان‎‎پور» نفر یک رنکینگ پاراتکواندو جهان از افرادی‎‎ است که با وجود از دست دادن دست راستش در کودکی، با تکیه بر امید و پشتکار، آینده‎‎ای روشن را برای خود رقم زد و توانست به قله پاراتکواندو جهان صعود کند.
همشهری با این قهرمان پرافتخار یزدی در مورد تلاش‎‎ها و سختی    هایی که برای کسب این موفقیت داشته، به گفت  وگو نشسته است.
  • چگونه به ورزش‎‎های رزمی علاقه مند شدید؟
اگر اشتباه نکنم 10 سال بیشتر نداشتم، نزدیکی خانه ما یک باشگاه کونگ‎‎فو بود که هر روز روی نیمکت کنار باشگاه می‎‎نشستم و به حرکات ورزشکاران نگاه می‎‎کردم و بعد این حرکات را در خانه تمرین می    کردم.
پس از مدتی، مادرم با توجه به علاقه‎‎ای که در من می‎‎دید، در همان باشگاه من را ثبت‎‎نام کرد. اولین مربی ورزشی‎ام مادرم بود؛ چرا که اگر من را نمی‎‎دید، شاید همان موقع همه چیز از ذهنم پاک می    شد.
تقریباً بیشتر رشته های رزمی را امتحان کردم. 3 سال کونگ    فو را با «سعید ملک‎‎زاده» و بعد از آن نیز یک ‎سال با «مسعود جاوید زاده» به عنوان مربیانم دنبال کردم ولی پس از 4 سال به ورزش سانشو تغییر رشته دادم و زیر نظر « محسن هنر زاده» تمرین کردم ولی علاقه‎ام به سانشو یک سال بیشتر طول نکشید و ترجیح دادم ورزش موی‎تای را امتحان کنم.
مربی من در رشته موی‎‎تای «قادر میرشمسی» بود که در همان ایام قهرمان آسیا شده بود. او بدون هیچ تعارفی نشست و با من ساعت‎‎ها در مورد وضعیت جسمانی و توانایی‎‎ام در استفاده از پاهایم گفت‎‎وگو و پیشنهاد کرد که برای آخرین بار، ورزش تکواندو را نیز امتحان کنم که بدون شک این مشاوره، بهترین مشاوره‎‎ای بود که در زندگی‎‎ام کسب کردم.
  • ورزش تکواندو به شما شخصیت حرفه    ای و جهانی داد. چگونه از ورزشکاری مبتدی در این رشته به ورزشکاری حرفه‎‎ای تبدیل شدید؟
من از همان اول نیز برای تکواندو ساخته شده بودم چرا که پس از چند هفته فعالیت در این ورزش، علاقه وافری را در خود نسبت به این ورزش احساس کردم. این ورزش را با «حسین وحیدی» آغاز کردم و در سال 90 نیز در اولین حضورم در مسابقات استانی، هر 3 حریفم با نتیجه 12 بر صفر من را شکست دادند ولی در همان مسابقه یکی از حریفانم که زیر نظر «حسین گل محمدی» تمرین می‎‎کرد از همه یک سر و گردن بالاتر بود. بنابراین تصمیم گرفتم با این مربی تمریناتم را ادامه بدهم.
سال 92 با تیم یزد در مسابقات قهرمانی کشور شرکت کردم که در آن مسابقات هم باخت‎‎های سنگینی را متحمل شدم و دوباره تاریخ برایم تکرار شد. در این مسابقات با یکی از حریفان درجه یک و قهرمان جهان صحبت کردم و او استاد خدابخشی، مربی تیم اصفهان را، به من معرفی کرد.
پس از بازگشت از مسابقات به صورت تلفنی با وی صحبت کردم و شرایطم را کاملاً برایشان توضیح دادم و قرار شد به اصفهان سفر کنم و از من تست گرفته شود و اگر امیدی به من بود، در کلاس‎‎ها شرکت کنم.
استاد خدابخشی نگاه مثبتی به من داشت و قرار شد ماهی سه بار به اصفهان بروم و بقیه روزهای هفته را با «یوسف ضیغمی» یکی از شاگردان استاد که در یزد بود، تمرین کنم.
این اتفاق دقیقاً نقطه اوج من در ورزش تکواندو بود و شخصیت حرفه    ای به ورزش من داد، به طوری که با روزانه 6 ساعت تمرین، تمام زندگی‎‎ام را وقف تکواندو کردم و از سال 94 عضو ثابت تیم ملی ایران شدم.
  • به عبارتی در این 2 سال عضویت در تیم ملی به رتبه یک رنکینگ جهان رسیدید. در مورد عنوان    های جهانی خود بگویید.
اولین بار در سال 2015 با شکست قهرمان 8 دوره جهان در رقابت‎‎های انتخابی تیم ملی، به مسابقات چین    تایپه اعزام شدم و از همان موقع نیز توقعات از من بالا رفت؛ به طوری که در این مسابقات مجبور شدم در یک وزن پایین‎‎تر شرکت کنم، به همین دلیل نیز 10 کیلو وزن کم کردم.
در آن مسابقه به جای پزشک ورزشی با تجربه، پزشک عمومی با تیم اعزام شده بود و من نتوانستم بعد از مسابقه، ریکاوری درستی انجام دهم و در مسابقه فینال با «شینبر باتبایار» مغول که قهرمان 3 دوره جهان بود تا اواخر مسابقه خوب کار کردم ولی از نظر بدنی و ذهنی تخلیه شدم و با اختلاف 2 نمره از او شکست خوردم و به مدال نقره دست پیدا کردم.
دومین اعزام من به مسابقات جهانی ترکیه بود که همه بزرگان تکواندو جهان از جمله «مهمت صامی» ترکیه‌ای که در 8 سال گذشته هیچ باختی در کارنامه‎‎اش ثبت نشده بود، حضور داشتند اما من در مسابقه دوم، او را شکست دادم و در فینال باز هم با « شینبر باتابار» مغول مسابقه دادم که انتقام مسابقات آسیایی را از او گرفتم و با 8 نمره اختلاف، قهرمان جهان شدم.
سومین اعزام من به مسابقات قهرمانی آسیا 2016 بود که در فروردین امسال برگزار شد و باتابار مغول را شکست دادم و به مدال طلا دست پیدا کردم. در چهارمین اعزامم به مسابقات قهرمانی آفریقا در کشور مصر نیز با شکست «سانجاک» به مدال طلا دست پیدا کردم.
  • مسئولان استان از تو حمایت کافی کرده‌اند؟
در رقابت‎‎های آسیایی که مدال نقره را کسب کردم، هیچ کسی احوال من را حتی با یک تماس تلفنی برای تبریک جویا نشد. طلای جهان را که گرفتم یک سکه به من هدیه دادند . من 700 هزار تومان از فدراسیون حقوق می‌‌گیرم که همه‎‎اش را باید صرف تغذیه کنم و گاهی اتفاق افتاده است که پول بلیتم برای برای بازگشت به یزد را از پدرم گرفته‎‎ام. اگر به همین منوال بی    مهری    ها ادامه یابد، استانم را عوض می‎‎کنم تا حداقل در مخارج اولیه‎‎ام، محتاج کسی نباشم.
  • با این که چند مدال جهانی کسب کرده‎اید، بزرگ‌‌ترین آرزوی شما چیست؟
قهرمانی المپیک، فقط همین. طوری که محاسبه کردم تا المپیک 2020 سنم 28 ساله و در المپیک 2024 نیز 32 ساله‎‎ام. اگر 2 مدال المپیک بگیرم، از ورزش خداحافظی می‎‎کنم.
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار