در همه بازی‌ها و مسابقات، روزهایی هست که بازیگران و رقیبان از یاد نمی‌برند؛ گل به خودی، تکیه بر تاکتیک یا استراتژی اشتباه، بازی در چارچوب حریف و.... اتفاقاتی را رقم می‌زند که در یاد‌ها می‌مانند. در بازی اصولگرایان و اصلاح طلبان هم از این روز‌ها و اتفاقات هست....
کد خبر: ۱۹۲۸۴۸
تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۹:۴۳ 05 March 2016
مصاحبه اختصاصی سایت خبری و تحلیلی تابناک آذربایجان غربی با سرپرست مرکز علمی-کاربردی دانشگاه صنعتی ارومیه

هفتم اسفند ماه سال ۱۳۹۴ شاید هیچ وقت از یاد اصولگرایان تهرانی نرود؛ اصولگرایی که شاید برای اولین بار بود نماینده‌ای را از حوزه انتخابیه تهران به مجلس شورای اسلامی نفرستادند. 

به گزارش «تابناک»، نکته جالب ماجرا اینجا بود که اتفاقا اصولگرایان در انتخابات هفتم اسفند به وحدتی قابل قبول دست یافته بودند؛ وحدتی که برخی از فعالان اصولگرایی نه تنها پیش از انجام آن، باورش نمی‌کردند که بعد از ائتلاف و لیست واحد هم ناباورانه به تمجید از آن پرداختند؛ اما چه شد که از این وحدت، ناکامی به وسعت انتخابات هفتم اسفند ماه سال ۹۴ درآمد؟ 

اول: مدیریت و رهبری جریان‌های اصولگرا در انتخابات هفتم اسفند در نوع خود، نقطه عطفی بود در این سال‌ها. آیت الله موحدی کرمانی در قامت «شیخ اصولگرایان» و در کسوت «دبیر کل جامعه روحانیت مبارز تهران» ،همه اصولگرایان را گرد هم آورد تا مانع تفرقه‌شان شود و الحق و الانصاف کار را تا به آخر به انجام رساند. اصولگرایان فراموش نکرده‌اند که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ کاندیدا‌هایشان چگونه با هم و به نفع رقیب رفتار کردند. آنان حتما فراموش نکرده‌اند که در انتخابات مجلس نهم با وجود تلاش‌های حضرت آیت الله مهدوی و مرحوم عسگر اولادی چگونه دو شقه شدند و در نبود اصلاح طلبان باز هم با هم رقابت  کردند.

در واقع، کاری که «شیخ اصولگرایان» امسال انجام داد، سال‌ها بود که بر زمین مانده بود و کسی را یارای انجام آن نبود. 

دوم: هرچند اصولگرایان به ائتلافی حداکثری دست یافتند، پاشنه آشیل آنان عمدتا در یک گذشته ده ساله  در دولت و مجلس بود. دولت‌های احمدی‌نژاد، چه اصولگرایان بخواهند و چه نخواهند به اسم آنان نوشته شده است. ناکامی‌های اقتصادی آن دولت و همچنین بی توجهی به نصایح دلسوزان اصولگرا، به پای کلیت اصولگرایان نوشته شد؛ در مجالس هفتم، هشتم و نهم هم وضع بهتر از این نبود؛ دعوا‌ها و نزاع‌های اصولگرایانه بین دولتی‌ها و مجلسی‌ها، مردم را به ستوه آورده بود و کمتر هفته‌ای بود که در صحن بهارستان تهدید و دعوایی صورت نمی‌گرفت. اصولگرایان در زمانه‌ای که اصلاح طلبان به تدریج پوست اندازی می‌کردند و به فکر تجدید استراتژی برای فعالیت سیاسی مشغول بودند، درگیر دعوا و جار و جنجال برای کم کردن روی همدیگر بودند. چه اینکه این تنش‌ها و جنجال‌ها که مردم را خسته و درمانده کرده بود، خود اصولگرایان را هم چند پاره‌تر از گذشته کرد؛ شاید حمله به علی لاریجانی، رئیس اصولگرای مجلس در قم، یا پخش نوار توسط رئیس جمهور علیه برادر رئیس قوه قضائیه، به خوبی آن سال‌های پرتنش که همه هزینه‌های آن به اسم کلیت اصولگرایی رقم خورد، را نشان می‌دهد. اصولگرایان هفتم اسفند ماه وحدتی قابل تحسین داشتند، اما در کنارش گذشته‌ای ده ساله را با خود به یدک می‌کشیدند که کمتر نقطه روشنی در آن دیده می‌شد. 

سوم: سیاست‌های تبلیغی و رسانه‌ای اصولگرایان در ده سال گذشته، به جای تقویت آنان، جریان اصولگرایی را در سیبل انتقادات مردم و مخالفان قرار داد. رسانه‌ای مانند صدا و سیما که می‌خواست در جبهه انقلاب بازی کند، اما قواعد حرفه‌ای‌گری رسانه‌ای را بلد نبود، به پاتوقی برای عمدتا یاران احمدی‌نژاد تبدیل شد و رسانه ملی در آن ده سال، چشم خود را روی نقد و انتقاد بر دولت منتسب به اصولگرایان بست و یک طرفه به قاضی رفت و نتیجه آن شد که نباید می‌شد. 


چهارم اینکه اتاق فرماندهی در ائتلاف اصولگرایان بسیار ضعیف عمل کرد. 
بر خلاف اصلاح طلبان که یک بسیج گسترده از شبکه‌های اجتماعی به وجود آوردند و آنچنان وحشت و ترسی از لیست اصولگرایان ایجاد کردند که بسیاری از رأی دهندگان بدون شناخت از لیست اصلاح طلبان تنها برای رأی نیاوردن اصولگرایان رأی دادند، اصولگرایان بیشتر در زمین رقیب بازی کردند و جنگ روانی آنان را گسترش دادند.





مصاحبه اختصاصی سایت خبری و تحلیلی تابناک آذربایجان غربی با سرپرست مرکز علمی-کاربردی دانشگاه صنعتی ارومیه
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار