اختصاصی تابناک یزد:
استان کویری یزد در شرایطی چهارمین سد خود را در دست ساخت دارد که سدسازی در بسیاری از نقاط جهان منسوخ شده است و در ایران نیز به دنبال تخریب و آسیب های اکولوژیکی و ایجاد و تقویت اختلافات قومی حاصل از احداث سدهای متعدد که طی چندین دهه در کشور اجرا شده است، وزیر نیرو از پایان دهی به سد سازی در ایران سخن می گوید و به لزوم توقف برخی از سدهای در حال ساخت تأکید دارد.
کد خبر: ۱۲۰۹۶۰
تاریخ انتشار: ۰۹ آبان ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۸ 31 October 2015

به گزارش تابناک یزد،سد خوانسار خاتم یزد با حجم آبگیری 24 میلیون مترمکعب در دو کیلومتری روستای خوانسار واقع در 30 کیلومتری جنوب غربی شهر هرات در دست ساخت است. این سد که از نوع سد خاکی با هسته رسی است در حدود 80 درصد پیشرفت فیزیکی داشته و میزان رسوبگیری سالانه آن 0.2 میلیون مترمکعب خواهد بود.

میزان بارش حوزه انتخابی جهت احداث این سد در حدود 130 میلیمتر و نوع خاک آن، سنگین است و به گفته مدیرکل شرکت آب منطقه ای یزد قرار است که 3میلیون مترمکعب حقابه یزد و 3.5 میلیون مترمکعب حقابه استان فارس را تأمین کند و 2.6 میلیون مترمکعب آب نیز بعنوان حقابه زیست محیطی کویر هرات تخصیص یابد.

حسین غفوری اظهار داشت: از آنجا که در بالادست سد، برداشت غیرمجاز آب به طور غیرقابل کنترلی انجام می­گیرد، احتمال بروز تنش بین استان های یزد و فارس در آینده زیاد است و این در حالی است که اعتبار 700 میلیارد ریالی ساخت سد از طرف شرکت آب منطقه­ای یزد و در قالب موافقت­ نامه و از محل طرح­های ملی پرداخت می­شود.

غفوری می گوید: مطالعات سد خوانسار از سال 1369 آغاز شده و تا سال 1382 ادامه داشته و اقدامات اجرائی آن نیز در سال 1388 آغاز شده و همچنان ادامه دارد.

تعداد چاه های طول مسیر، عمق و دبی چاه ها از سوالات مطرح شده از شرکت آب منطقه ای بود که بی پاسخ ماند ولی میزان برداشت از آن 12.9 میلیون مترمکعب ذکر شده است.

بعد از انقلاب اسلامی، انقلاب سدسازی در کشور آغاز شد.

و اما معاون پشتیبانی اداره کل منابع طبیعی وآبخیزداری استان یزد در خصوص انقلاب سدسازی در ایران می گوید: بعد از انقلاب اسلامی ، انقلاب سد سازی در کشور آغاز شد که تنها ملاک آن، تأمین آب بوده و فاقد مطالعات جامع آبخیزداری بوده است و از آنجا که این سد ها به واسطه رسوبگیری از عمر مفیدشان کاسته شده امروزه مطالعات جامع آبخیزداری آن ها نیز به سازمان جنگل ها و مراتع محول شده است.

محمود پیری با بیان اینکه مطالعات سد خوانسار از جمله مطالعاتی است که همزمان با اجرا انجام می شود افزود: از آنجا که در آینده امکان پرشدن این سد از رسوب است در نتیجه مطالعات شناسایی - توجیهی و تفصیلی اجرائی آن توسط سازمان جنگل ها و مراتع کشور در دست اقدام است.

90درصد حوزه سدخوانسار در استان یزد نیست!

پیری با بیان اینکه 90درصد حوزه سد خوانسار در حوزه یزد نیست اظهار داشت: حوزه آبریز و تغذیه سد خوانساز در استان فارس بوده و خروجی آن در استان یزد واقع شده است و سد بر روی مرز سیاسی یزد و فارس قرار دارد.

پیری با اشاره به اینکه مطالعات تفصیلی اجرائی به دنبال اولویت های تعیین شده در مرحله شناسایی توجیهی انجام می گیرد ادامه داد: اداره منابع طبیعی یزد یک بند خاکی که در واقع یک سد تأخیری به حجم آبگیری 200 هزار مترمکعب است را در یکی از زیرحوزه های بالادست سد خوانسار در داخل مرز استان احداث کرده است تا به واسطه آن رسوب موجود در آب را گرفته و آب با میزان گل و لای کمتری به سمت سد هدایت شود.

این مسئول با اشاره به اینکه سدخوانسار یک برنامه زیربنایی ملی است که تامین اعتبار آن نیز در حد استان نیست عنوان کرد: در رابطه با لزوم ساخت یا عدم ساخت آن نیز از اداره منابع طبیعی یزد هیچ نظرخواهی نشده چراکه این سد زیر نظر وزارت نیرو است و به واسطه ملی بودن آن از سازمان جنگل ها و مراتع کشور نظرخواهی می شود.

12لیتر آبی که رژیم اکولوژیکی منطقه را برهم می زد.

در خصوص سد خوانسار معاون محیط طبیعی اداره کل حفاظت از محیط زیست ضمن تأکید بر ایجاد تغییر در رژیم طبیعی منطقه به واسطه ساخت سد خوانسار اظهار نظر در خصوص مزیت تغییرات ایجاد شده را نیازمند کار میدانی دانست.

حسن اکبری با اشاره به درخواستی که این اداره به شرکت آب منطقه ای یزد در خصوص انتقال 12 لیتر در ثانیه آب مزرعه برو داشته است، تشریح کرد: در پناهگاه حیات وحش بروئیه که در حدود 35 کیلومتری سد خوانسار است، مزرعه برو قرار دارد که این مزرعه 12 لیتر در ثانیه آب دارد. مالکین آن که تعداد زیادی خرده مالک است برروی زمین سنگلاخی با بهره وری پائین کشاورزی می کنند، که بعضا حیات وحش نیز به مزارع آنها آسیب می زند، از طرفی نیز رفت و آمد آن ها به منطقه حفاظت شده است که مناسب منطقه نیست و اداره از شرکت آب منطقه ای خواسته است که نسبت به جابه جائی این میزان آب با اداره همراهی کند چراکه از جهات مختلف به نفع طبیعت و مردم آنجا است.

اکبری ادامه می دهد: ولی شرکت آب منطقه ای پاسخ داده است که این کار سبب بر هم خوردن تعادل اکولوژیکی منطقه می شود و قنات های پائین دست آسیب می بینند و زمانی که این را در کنار سد خوانسار قرار می­دهیم می بینیم به چشم نمی آید و چگونه است که این 12 لیتر در ثانیه رژیم اکولوژیکی منطقه را بر هم می زند ولی سد خوانسار با چند 100 هزار لیتر رژیم آنجا را تغییر نمی دهد و به نظر می آید این تناقض است.

سد خوانسار و آینده ای غیرشفاف

سد خوانسار در شرایطی رو به اتمام است که از زمانی که از ساخت آن صحبت شده تا به امروز بیش از 25 سال می گذرد آیا به این اندیشیده ایم که شرایط اقلیمی، اکولوژیکی و بهره برداری های کشاورزی و اکولوژیکی منطقه در حال حاضر قابل قیاس با 25 سال گذشته نیست؟ چه بسا که آن موقع احداث سد توجیه داشته و در مقطع کنونی با توجه به خشکسالی‌های چند سال اخیر و تعدد مزارع کشاوزی و افزایش مصارف آب در بالادست، ساخت سد دیگر توجیهی نداشته باشد و شاید اگر ابعاد مذکور، مثال ملموسی برای درک این تغییر نباشد، بررسی بعد اقتصادی پروژه و تغییرات افزایشی در اعتبار تخصیص یافته طی این 25 سال مثالی ملموس باشد.

بی شک در هر کجا که سدی زده می شود خواه ناخواه مقداری حقابه از بین می رود و در مورد سد خوانسار نیز، این سد چون مانعی حقابه اراضی و زمین های پائین دست را می گیرد و شاید تعدادی از مزارع نشین نزدیک آن سد بخوبی از شرایط ایجاد شده منتفع گردند ولی بی شک اگر حقابه تعیین شده تخصیص نیابد مزارع و دشت هائی که در پائین دست آن قرار دارد بیشتر متضرر می شوند.

اما انچه که حاصل تجربه کارشناسان منابع طبیعی طی سال ها در منطقه بیابانی و کویری یزد است، آنست که، در مناطق کویری پروژه های کوچک آبی بهتر نتیجه می دهد و چه بسا که طی این سال ها پروژه های آبخوانداری و پخش سیلاب با میلیون ها هزینه و بعضا هزینه میلیاردی انجام شده است که دیگر به واسطه این سد کارایی نخواهد داشت و تغذیه نخواهد شد، پروژه هائی چون پوزه زرد، پخش سیلاب اسلام آباد، بندهای خاکی اجرا شده در پائین دست، طرح ملی آبخوانداری.

همچنین دشت پائین دست خوانسار، چاه هایی آرتزین منطقه، پسته کاری های پائین دست همه متأثر از این احداث است و باید در آینده شورتر شدن دشت های پائین دست، خشک تر شدن چاه ها، فشار برای تبدیل مراتع به اراضی کشاورزی، افزایش اعتراضات کشاورزان هرات به دلیل گرفته شدن حقابه اشان را نظاره گر بود.

و با همه این گفته ها، اینکه با توجه به خشکسالی ها و تغییرات اقلیمی ایجاد شده، حجم 24 میلیون مترمکعب سد کی و چگونه می خواهد پر شود، اینکه موتور پمپ هایی که کشاورزان فارس در بالادست گذاشته اند و بدون کنترلی آب ها را استخراج می کنند، اینکه هزینه ساخت سد را یزد می پردازد و محل دریاچه سد در فارس واقع شده است، اینکه آیا واقعا همان حقابه تعیین شده برای یزد قرار است تخصیص یابد یا نه؟ اینکه کشاورزان پائین دست هرات باید منتظر حقابه ای باشند یا نه؟، این ها مسائلی است که بی شک شرکت آب منطقه ای یزد مورد توجه قرار داده است.

البته با همه اینها می توان به گفته فرمانداری خاتم امیدوار بود که شرکت آب منطقه ای دریاچه سدخوانسار را نیز خریداری و آزاد سازی کرده است و چون طرح ملی است و وزارتخانه مجری است از بروز مشکل جلوگیری خواهد کرد.

و اما در خصوص چگونگی تخصیص آب سد، حسین غفوری در اظهاراتش در تیرماه سال جاری با خبرگزاری ایرنا گفته است که این سد به هدف مهار و کنترل سیلاب و برای شرب و بهداشت مردم است نه به هدف کشاورزی و در همان خبر، افشین عالمی مدیر اجرایی سد علاوه به تخصیص آب به شرب و بهداشت، از تخصیص آن برای صنعت نیز می گوید که راه اندازی واحد پتروشیمی اوره و آمونیاک خاتم و تخصیص بخشی از تأمین آب آن از سد خوانسار تأیید این گفته است اما در سایت شرکت مدیریت منابع آب ایران، حقابه حاصل از سد برای یزد، برای دو بخش شرب و کشاورزی هرات در نظر گرفته شده و اشاره ای بر استفاده از آن برای صنعت نشده است و حتی اگر از این سوال که در شهرستانی که حرفه و فعالیت اکثر مردمانش کشاورزی است آیا تخصیص نیافتن آبی برای کشاورزی توجیه پذیر است؟ آیا مسئولین برای آن کشاورزی و پسته کاری که در پائین دست منتظر حق آبه اش است چاره ای اندیشیده اند؟ هم بگذریم، چه می شود که اطلاعات شرکت مدیریت منابع آب ایران با اطلاعات شرکت آب منطقه ای یزد همخوانی ندارد؟

هرچند که سد خوانسار تا چند ماهی دیگر و نهایت سالی دیگر پایان می یابد و بالاخره فرآیند سخت افزاری 25 ساله ساخت این سد به پایان می رسد ولی بی شک آغاز گر فرآیندی نرم افزاری میان مردمان دو استان یزد و فارس خواهد شد.

هرچند که تا به امروز اقدامات و تصمیمات کشوری به هدف خدمت رسانی به مردم و هموطنان بوده است و همیشه بدون در نظر گرفتن و جویا شدن نظر مردمانی که مستقیما تحت تأثیر آن تصمیم بوده اند و با نگاهی صرفا بالا به پائین این اقدامات انجام شده است، تصمیماتی که در ادارات و اتاق های بسته وزارتخانه ها و سازمان های کشور برای استان ها انجام می گیرد و تصمیماتی که بعضا در اتاق های بسته در ادارات استان ها برای روستائیان و جوامع محلی گرفته می شود.

هرچند که طی سال های اخیر سعی شده است که تغییری در نوع نگاه یکسویه بالا به پایین مسئولین داده شود ولی چه می شود کرد که فاصله از گفته تا عمل بسیار است.

ساخت سد خوانسار پایان می گیرد ولی پایان آن، آیا آغازی برای تعارضات و اختلافات بین استانی نخواهد شد؟ آیا تجربه ساخت بیش از هزاران سد در جای جای کشور و اختلافات و تعارضات قومی و بین استانی برای ما کافی نیست؟ آیا نادیده گرفتن زحمات کارشناسان و هزینه های انجام شده در پروژه های آبخوانداری و آبخیزداری منطقه که در گذشته انجام شده است، درست است؟ آیا نگاه تک سویه داشتن در طرح ها، بدون دیدن شرایط طبیعی و زیستی منطقه ما را به درستی به مقصد می رساند؟ آیا نادیده گرفته شدن حقابه کشاورزان پائین دست و تخصیص آن به صنعت تضعییع حقوق مردمانی که در آن دیار حق آب و گلی دارند نیست؟ و آیا در پروژه ای که مردمان متأثر از آن دیده نشده اند، آیا انتظار زیادی است که طبیعت آنجا دیده شود؟

و آیا روزی می آید که این همه فریاد و فغان برای توجه به طبیعت ایران و همدلی مردمانش موثر افتد؟!


مریم منصوری شوازی


اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار