به گزارش «تابناک یزد»؛سالمندی یک پدیده جهانی است. رشد جمعیت در دنیا ۷/۱ بوده در حالی که رشد جمعیت سالمندان جهان حدود ۴/۲ درصد است. جمعیت سالمندان حدود ۱۰ درصد از جمعیت دنیا را شامل میشود که این رقم تا سال ۲۰۰۵ به ۲ برابر و تا سال ۲۰۵۰ به ۲ میلیارد نفر خواهد رسید.
دکتر احمد دلبری رییس مرکز تحقیقات سالمندی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در یادداشتی که یک نسخه از آن را در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده، نوشته است:
براساس تخمین های موجود تا سال 2050 میلادی 21 درصد جمعیت دنیا بالای 60 سال خواهند شد،یعنی از هر 5 نفر یک سالمند که حدود 80 درصد جمعیت سالمند دنیا در کشورهای در حال توسعه زندگی خواهند کرد.
ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای در حال توسعه، با کاهش میزان موالید و بهبود وضعیت بهداشتی رفاهی اجتماعی، به سمت تغییر بافت سنی جمعیتی حرکت میکند به طوری که محققان تخمین میزنند در سال 2025 میلادی 6/ 11 درصد و در سال 2050 میلادی 8/ 30 درصد جمعیت ایران را افراد با سن بیش تر از 60 سال تشکیل خواهند داد.
با توجه به اینکه جمعیت ایران در مسیر گذار از جوانی به سالخوردگی است. در چشمانداز 30 ساله (1420 به بعد) با ورود متولدان دهه اول انقلاب به سنین سالمندی، پدیده سالخوردگی جمعیت در ایران شکل جدیتری به خود خواهد گرفت. این وضعیت مسائل و هزینههایی را بر نظام سلامت و رفاهی کشور وارد میسازد. مقابله با چالشها و مسائل سالمندان و سالخوردگی جمعیت، نیازمند برنامهریزی و سیاستگذاریهای مناسب و منطقهای با محوریت سالمندان است.
در حال حاضر بر مبنای نتایج سرشماری سال 1395، حدود 9.3 درصد کل جمعیت ایران (حدود 4/7 میلیون نفر) سالمندان 60 ساله و بالاتر هستند و نیاز به تحقیقات در این زمینه دوچندان شده است.
اجرای سیاستهای توسعهای تمرکزگرا در کشور، چالشهایی نظیر توسعه نابرابر، عدم تعادلهای منطقهای، حاشیهای شدن برخی مناطق، از دست دادن منابع و ظرفیتهای منطقهای به وجود آورده است اما رویکرد آمایش سرزمین در سالهای اخیر سعی بر آن دارد بر چالشهای مذکور فایق آید و راهکارهای مناسب را برای تحقق توسعه متوازن، همه جانبه و پایدار در سطح منطقهای ارائه کند. یکی از ابعاد مورد توجه در رویکرد آمایش سرزمین، تحولات جمعیتی، پراکندگی و پویایی آن است. افتتاح مراکزی مانند مرکز تحقیقات سالمندی اردکان استان یزد میتواند در راستای توسعه برابر در کشور کمک کننده باشد.
در استان یزد نیز در طول سه دهه اخیر تعداد سالمندان 60 ساله و بالاتر از 38 هزار نفر در سال 1365 به 100 هزار نفر در سال 1395 افزایش یافته است و در این مدت تعداد سالمندان بیش از 2.6 برابر شده است.
در سال 1365، سهم جمعیت سالمندان از کل جمعیت استان یزد 6.7 درصد بوده که در سال 1395 به 9.3 درصد افزایش یافته است و استان یزد در رده سیزدهمین استان سالخورده کشور به شمار میآید. افزایش سهم سالمندی جمعیت در مناطق روستایی بیشتر از مناطق شهری بوده است. در سال 1390، 7.5 درصد جمعیت مناطق شهری سالمند بوده است، این در حالی است که در مناطق روستایی سهم سالمندی جمعیت 12.4 درصد بوده است. این نکته نشان میدهد که با مهاجرت جوانان به شهر بسیاری از سالمندان در روستا باقی ماندهاند. از سوی دیگر درصد سالمندی جمعیت زنان (8.9 درصد) بیشتر از مردان (7.8 درصد) بوده است. همچنین درصد سالمندی جمعیت برای زنان روستایی استان 14 درصد بوده است. این ارقام بیانگر روند روستایی و زنانه شدن سالمندی در این استان است.
سهم سالمندان کهنسال در مناطق روستایی بیشتر از مناطق شهری است که نیاز به ارائه خدمات و برنامههای مراقبتی بیشتر در روستاهاست. توزیع جمعیت سالمندان در شهرستانهای استان بدین صورت است که بیش از نیمی از سالمندان در شهرستان یزد قرار دارند و سپس شهرستانهای تفت و اردکان در رتبههای دوم و سوم قرار میگیرند. البته بیشترین درصد سالمندان شهری بعد از شهرستان یزد مربوط به شهرستان میبد و اردکان است و بیشتر سالمندان روستایی در شهرستانهای تفت، طبس و مهریز سکونت دارند.
یکی از مهمترین نکاتی که در برنامهریزیهای گروه سالمندان باید به آن توجه شود تفاوت جنسیتی سالمندان در زمینه وضعیت زناشویی است زیرا 91 درصد مردان سالمند دارای همسر هستند و این در حالی است که تنها 52 درصد زنان سالمند دارای همسر و مابقی بدون همسرند. این مسئله حمایت اجتماعی از زنان سالمند را پر رنگ تر میکند. همچنین بیشتر بودن امید زندگی در میان زنان سالمند نسبت به مردان سالمند بر اهمیت برنامههای حمایتی از زنان سالمند میافزاید.
به علاوه هر چند تنها 10 درصد خانوارهای غیر سالمند زن سرپرست هستند اما این نسبت برای خانوارهای سالمند سرپرست، بیشتر از31.1 درصد است و حدود یک سوم آنها زن سرپرست هستند. همچنین بیش از نیمی از خانوارهای زن سرپرست (58.5 درصد )را زنان سالمند تشکیل میدهد. نکته مهمتر این است که اکثر خانوارهای زن سالمند سرپرست، تک نفره بوده (78 درصد) و به صورت تنها زندگی میکنند. این موضوع اهمیت بیشتر سازمانهای حمایتی مانند سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام و برنامهریزیهای رفاهی در زمینه بحث آشیانه خالی زنان سالمند سرپرست هم در روستا و هم در شهرها را نشان میدهد.
علاوه بر این، حدود 20 درصد سالمندان استان یزد تنها زندگی میکنند، این نسبت برای زنان سالمند 32 درصد در مقایسه با 6 درصد برای مردان سالمند است که در مقایسه با استانهای دیگر وضعیت بهتری دارند.
وضعیت سواد در میان سالمندان استان یزد مانند میانگین سواد سالمندان در کل کشور است یعنی بیش از نیمی از سالمندان (63 درصد) بیسواد هستند که این تعداد برای زنان سالمند (77 درصد) بیشتر از مردان سالمند است. افراد دارای سواد نیز بیشتر تحصیلات ابتدایی دارند. از این رو، سالمندان کمتر میتوانند از طریق مطالعه، شناخت و آگاهی سلامتی مرتبط با دوران سالمندی را به دست آورند و نقش رسانههای عمومی مانند رادیو و تلویزیون در این زمینه بیشتر میشود.
در زمینه فعالیت و اشتغال بیش از یک سوم سالمندان استان یزد هنوز در بازار کار فعالند و این در حالی است که بیش از دو سوم (73 درصد) سالمندان روستایی استان یزد به کار و فعالیت اقتصادی مشغول هستند. این موضوع نیازمند بررسی بیشتر در زمینه بیمه روستایی و حقوق بازنشستگی در میان سالمندان روستایی است.
همچنین بر اساس طرح توانمندسازی زنان سالمند سرپرست خانوار استان یزد توسط اداره کل بهزیستی استان یزد که شامل 1942 زن سالمند بالای 60 سال با میانگین سنی 71 سال بوده است نتایج ذیل استخراج شد.
مهمترین نیازهای زندگی زنان سالمند سرپرست خانوار استان یزد به ترتیب اولویت سلامت (58 درصد)، درآمد (50 درصد) و رفع تنهایی (49 درصد) بیان شده است. این نکته میتواند در اولویتبندی سیاستگذاری برای زنان سالمند سرپرست خانوار کمک کننده باشد.
با توجه به اینکه بیشترین فعالیت فراغتی سالمندان حضور در مساجد و حسینیه (67 درصد) است نقش مکانهای مذهبی در برگزاری کلاسهای توانمندسازی، آموزشی و شکل دهی گروههای حمایتی سالمندان را نشان میدهد. این نکته درباره زنان سالمند تنها مهمتر است زیرا بیشترین اوقات فراغت آنان در مساجد و مکانهای مذهبی میگذرد.
نکته دیگر در بحث فعالیتهای فراغتی گذراندن زمان بسیاری از سالمندان به تماشای تلویزیون است. این نکته از یک طرف اهمیت رسانه عمومی در آموزش نکات سلامتی دوران سالمندی را نشان میدهد و از طرف دیگر تاثیر منفی فعالیتهای بدون تحرک بر سلامت سالمندان را گوشزد میکند که نیازمند قرار گرفتن فعالیتهای فراغتی فعالانه و دارای تحرک مانند پیادهروی در برنامه هفتگی سالمندان است زیرا کمتر از یک سوم زنان سالمند سرپرست خانوار (28 درصد) به پیادهروی و فعالیتهای فیزیکی میپردازند.
نکته مهم دیگر توجه به مناسب سازی فضای عمومی است. در بعضی روستاها و یا شهرهای کوچک عدم وجود پارک محلهای مناسب علتی برای انزوای سالمندان محسوب میشود که توجه بیشتر شهرداریها به این حوزه را نشان میدهد.
98 درصد زنان سالمند سرپرست خانوار تحت پوشش بیمههای خدمات درمانی، تامین اجتماعی، نیروهای مسلح، سازمان بهزیستی و کمیته امداد هستند و برای درمان در زمان بیماری به پزشکان طرف قرارداد بیمه خود مراجعه میکنند که نقش این سازمانهای بیمهگر و به خصوص وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در ارائه خدمات حمایتی پررنگتر میشود.
اکثر زنان سالمند بیان کردهاند که اطلاعات خود مراقبتی دارند اما اطلاعات خودمراقبتی آنان بیشتر در زمینه مصرف دارو است و اطلاعات مراقبتهای پیشگیرانه مانند ورزش و تحرک بدنی در میان آنان اندک است.
حدود نیمی از سالمندان زن مورد بررسی بیان کردهاند در فعالیتهای روزمره زندگی خود نیاز به کمک دارند و این نیازمندی بیشتر در زمینههای خرید و حمام کردن است.