کارگردان «سایه‌های موازی»: در شان من نیست با فراستی وارد مکالمه شوم
کد خبر: ۳۱۵۸۸۸
تاریخ انتشار: ۰۱ آبان ۱۳۹۵ - ۱۹:۱۵ 22 October 2016
به گزارش تابناک یزد، برنامه سینمایی هفت در ادامه مباحث مطرح شده در این برنامه در طول هفته گذشته، در کنار نقد یکی از فیلم‌های سینمایی روی پرده، ادامه بررسی مولفه های فرمی سینمای دینی ایران را در دستور کار داشت اما با این حال، بخش نقد فیلم شاهد یک تنش دیدنی در این برنامه بودیم و کارگردان فیلم به نقد جدی ادبیات ناآراسته فراستی در این برنامه پرداخت.
 
بهروز افخمی در ابتدای برنامه «هفت» که ساعت 22:30 روز جمعه بر روی آنتن زنده شبکه سوم سیما رفت، مطابق با رویه معمول درباره وضعیت گیشه سینمای ایران سخن گفت و همچون سایر برنامه‌ها، نظرات تازه‌ای درباره وضعیت فروش سینمای ایران مطرح کرد. او با اشاره به این که فروش فیلم ها بعد از ایام عزاداری پایین آمده به این موضوع اشاره کرد که 50 فیلم هنوز در نوبت اکران هستند.
 
او ادامه داد: برخی از آن ها قرارداد بسته اند و برخی قرارداد ندارند و با توجه به اینکه جشنواره فیلم فجر نیز نزدیک است این تعداد فقط چهار ماه فرصت دارند نمایش داده شوند که این اتفاق با توجه به این که تنها فیلم در شش ماه اول اکران شده اند. بعید به نظر می رسد رخ دهد و فیلم های مانده در راه اکران نمی توانند سال آینده اکران شوند چون همین حالا هم 150 فیلم در حال تولید هستند و سال آینده 200 فیلم باید اکران شوند.

افخمی تولید این تعداد فیلم را خوب دانست اما موضوع اینحاست که باید شیوه پخش بهتر شود و مثلا هفته ای چهار فیلم اکران شود و بیننده باید بتواند برای نمایش با انتخاب های مختلف روبرو شود. از نظر او باید پخش کننده ها و شورای صنفی اکران در این مورد بهتر عمل کنند، از طرف دیگر همه فیلمسازان انتظار دارند بهترین زمان و بیشترین زمان اکران را در اختیار داشته باشند و فکر می کنند بهترین فیلم را ساخته اند.

مجری و گرداننده هفت خطاب به کسانی که فیلمهایشان در نوبت اکران مانده است گفت اگر این فیلم ها اکران نشود باید به دنبال فروش امتیاز آن ها باشند، او باز هم تاکید کرد در بیست هفته باقی مانده باید هر هفته 4 فیلم اکران شود و با این وضع اکران نیز برای سال آینده اگر شیوه های پخش اصلاح نشوند رونق فعلی سینما از بین می رود و همه چیز به وضعیت قبلی بر می گردد.
 
در ادامه، فیلم «سایه‌های موازی» با حضور اصغر نعیمی کارگردان این فیلم سینمایی و مسعود فراستی منتقد ثابت هفت مورد نقد و بررسی قرار گرفت. نعیمی در اقدامی ارزشمند در ابتدای صحبت‌هایش درگذشت رضا رستمی روزنامه نگار باسابقه عرصه فرهنگ را تسلیت گفت و از مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و به خصوص سازمان سینمایی خواست تا به بررسی محسن سیف منتقد و نویسنده سینمایی توجه ویژه‌ای داشته باشند، چرا که ظاهراً وضعیت درمانی مناسبی ندارد.
 
او درباره سایه های موازی نیز گفت این فیلم یک فیلم اقتباس غیر وفادارانه است بر اساس رمانی نوشته داستایووسکی که در ایران به نام نازنین ترجمه شده است. او در پاسخ به این که چرا فیلمنامه نویس این فیلم (سعید عقیقی) به برنامه نیامده نیز گفت: «نمی دانم ظاهرا علاقه ای به حضور در تلویزیون ندارند.»
 
نعیمی همچنین با اشاره به این که ابتدا قصد داشته فیلمنامه خصوصی را خودش کند، گفت زمان شمقدری برای دریافت مجوز ارائه کرده بود ولی به نظر این مسئول به دلیل حساس بودن موضوع، باید فیلمساز خودی تر آن را می ساخته است و به همین دلیل مجوز نگرفت.» و در ادامه نیز با تاکید بر اینکه بخش هایی چون خودکشی پایان داستان در این فیلمنامه تغییر داشته اند، صحنه ای را خودش اضافه کرده و یک صحنه را نیز به دلیل بازی بد بازیگر حذف کرده است.
 
کارگردان «سایه‌های موازی»: در شان من نیست با فراستی وارد مکالمه شوم 
فراستی درباره این فیلم می گوید: «قصه داستایووسکی فوق العاده است و اقتباس سعید عقیقی افتضاح است! یک چیز عجیبی در داستان داستایووسکی است که اصلا در اقتباس بد عقیقی نیست. این که با دو روایت مواجهیم و یکی از آن ها روایت مرد از داستان است که با مخاطب صحبت می کند و ساختن این اصلا در سینما ساختنی نیست.

افخمی از فراستی پرسید باید خودکشی جزو موضوعاتی باشد که سانسور می شود؟ و فراستی پاسخ داد نه در واقع داستایووسکی خودکشی را در این داستان می کاود. افخمی در ادامه به این موضوع اشاره کرد که ارشاد با توجه به حذف طوطی وار خودکشی به کلی داستان را از بین برده است که فراستی نیز این موضوع را تایید می کند. او در ادامه از نعیمی می پرسد با وجود چنین ممیزی ای چرا اصلا خواسته اند چنین چیزی بسازند.
 
نعیمی در پاسخ به فراستی گفت: یکی از خصوصیات فیلمنامه عقیقی که مرا سر شوق آورد، راهکارهایی بود که عقیقی برای انتقال مضامین آن زمان اثر، به این زمانه پیدا کرده بود. مضمون اصلی قصه درباره مسئله معشیت است که عقیقی بجای معیشت با آن معنای قدیمی، مسئله تقابل فرهنگی را جایگزین کرده است. یا سیاست را وارد کرده است و قصه تازه ای ساخته است. داستان داستایوفسکی یک نقطه عزیمت و استارت بوده تا ما به «سایه های موازی» برسیم. «نازنین» خود به عنوان قصه عالی و فوق العاده نیست و قابل مقایسه با «ابله» یا «جنایت و مکافات» نیست.
 
کارگردان «سایه‌های موازی»: در شان من نیست با فراستی وارد مکالمه شوم 
در ادامه این نقد فیلم، ادبیات مسعود فراستی و اصرار بر مقایسه داستان داستایوفسکی با «سایه‌های موازی»، باعث عصبانیت نعیمی شد و گفت: من خیلی مردد بودم تا به این برنامه بیایم. این درست نیست که به فیلمنامه نویس بگوییم عرضه این را نداشته است. رسانه عمومی جایی است که وقتی ما در آن صحبت می کند باید مراقب باشیم از چه ادبیاتی استفاده می کنیم. فیلم من فیلم فارسی! فیلم فارسی شرف دارد به اینکه مثل تو بنشینم جلوی تلویزیون از یک رانت و موقعیت مسمومی استفاده کنیم و بدانیم هیچ کسی هم توان جوابی به ما نمی تواند بدهد. مسعود! تو مسیری که می روی مسیر غم انگیزی است و آدم غم انگیزی شده ای! من دلم برایت می سوزد. از اینکه تو لذت می بری من را و فیلم مرا سخیف کنی، من ناراحت می شوم.

فراستی هم در پاسخ حمله بدتری کرد و گفت: پشت این جمله ها مخفی نشو. عرضه یعنی توان! توان این را نداشته است. تو با ادبیات خودت برداشت کن. بجای آنکه ناراحت شوی و استرس بگیری، به نقد فیلمت پاسخ بده... وقتی فیلم نساختی، وقتی یک حرکت دوربین درست نداری و تنها یک لوکیشن پیدا کردی و دو بازیگر را روبروی هم نشاندی که با دیالوگ های ضعیف عقیقی که واقعا فیلمنامه دبیرستانی نوشته، یک پن کنی، از من انتظار تعریف نداشته باش.
 
نعیمی در مقابل پاسخی دندان شکن داد: اگر همه فیلم ها بد هستند چرا وقت خود را برای نقد آنها تلف می کنی؟ بالاخره 10 فیلم که ارزش نقد جدی را دارند. اگر مشکلت پول است من دستمزد حضورت در برنامه هفت را می دهم تا برای معیشت همه را خراب نکنی. فقط برای معیشت صحبت نکن. کار تو نفرت پراکنی است. مسعود وقتی متوجه این نیست که اصغر نعیمی به نسبت فیلم قبلی اش چقدر تلاش کرده که فیلم بهتری بسازد و اشکالاتش را رفع کند، اینها را نمی بیند در حالی که باید ببیند، سخت است. 
 
و در ادامه بحث به جایی رسید که فراستی به اوج خشم رسید و اصغر نعیمی که خود منتقد سینمایی است، در پاسخ به فراستی گفت: «در شان من نیست با تو وارد مکالمه شوم...». شدت عصبانیت فراستی پس از نقدهای این کارگردان بی‌سابقه بود و در انتهای بحث، افخمی به شوخی به فراستی توصیه کرد او نیز به نقدها گوش کند!
 
کارگردان «سایه‌های موازی»: در شان من نیست با تو وارد مکالمه شوم 
در ادامه، بحث اصالت فرم یا محتوا در سینما با حضور محمدتقی فهیم و مسعود فراستی تحت عنوان «بررسی مولفه های فرمی سینمای دینی ایران» پیگیری شد؛ موضوعی تخصصی و منتقدپسند که هفته گذشته مطرح شده بود و بحث بی‌حاصل و غیرجذابی برای مخاطب وسیع عمومی به عنوان تماشاگر عمده تلویزیون است. پیش از این بخش، یک میان برنامه درباره فرم در سینمای جهان و سینمای مسیحی پخش شد که در حین پخش این برنامه، به یک باره دوربین به استودیو برگشت و نمایی از افخمی و محمدتقی فهیم را نشان داد که با سیگار و زیرسیگاری در استودیو حاضر بودند و سپس ادامه میان برنامه را پخش شد!
 
در ادامه برنامه و در راستای بحث بر سر اهمیت فرم یا محتوا که برای عامه مردم اهمیت چندانی ندارد اما دو هفته به عنوان موضوع محوری هفت مورد توجه قرار گرفته، فراستی گفت: جهان بر مدار فرم است. فرق بین موضوع و محتوا چیست؟! موضوع و تم را قبل از تولید یک اثر هنری داری یا انتخاب می کنی. موضوع و تم را داری و می خواهی آن را به اثر هنری تبدیل کنی، تبدیل آن به یک اثر هنری، با میانجی فرم است. به اندازه ای که موفق می شوی، موضوعت به محتوا تبدیل می شود. برخی فیلم ها که من دوست ندارم، مثل «آرگو» تکنیک را دارند. تکنیک هایی اکتسابی که می توان آن را آموخت. صدا، نور و ... تفاوت بین تکنیک و فرم وجود دارد. به طور مثال ما ممکن است تکنیک خطاطی را بیاموزیم و کم کم مسئله و نیازمان شود که با آن نسبت برقرار کنیم که ضمن تکنیک، فرم گرفت است. یعنی جان گرفته است!

فهیم نیز گفت: درباره مباحث هفته گذشته من این خلط شده بود که گویا من در دفاع از محتوا هستم و مخاطب فرم هستم. حال اینکه از اساس حرف من این بود که همان میزان که فرمالیستی بد است، محتوازدگی نیز بد است و اشکال از همان جایی شروع می شود که بخواهیم به نفع یکی از دیگری بزنیم. تناقض شما نیز آنجایی ست که به ورطه قیاس می افتید! آوینی نیز تا جایی دچار این تناقض گویی می افتد، اما هرجا که می گوید تکنیک ارجع است بلافاصله خود را اصلاح می کند که اینها در هم تنیده است. می گوید نمونه عالی از این آمیختگی حافظ و مولوی است. ولی همین شهید آوینی ما فرمالیسم را به شدت می زند و آن را پیاده می کند. آن را گرایش خطرناک در عرصه هنر می شناسد، که در کنار محتوازدگی آسیب زننده می داند.

فراستی گفت: اگر به این برسیم که از فرم، محتوا درمی آید و وارد اولویت بندی نشویم، تا اینجا با هم موافقیم که محتوا نه موضوع، نه تم، نه تکنیک و نه تم است!

افخمی تاکید کرد: تکنیک فن مهارت استفاده از ابزار است. اما فرم، کوشش رسیدن به یک شکل منظوم است توسط کسی که مهارت تکنیکی دارد.
 
کارگردان «سایه‌های موازی»: در شان من نیست با فراستی وارد مکالمه شوم 
فهیم گفت: من معتقدم محتواگرایی بیشتر از آنکه در بین فیلمسازان انقلابی تسلط داشته باشد، در میان جریان شبه روشنفکری جریان دارد. من بر این باورم سینمایی که توانسته فرم و محتوایش مورد تایید باشد، یکی سینمای آمریکا و یکی سینمای هند است. دو سینمایی که توانستند با تسلط و آشنایی کامل بر ابزار، بر محتوای وفادار کشور خود به نفع انتشار ارزش های کشورشان استفاده کنند. اما جریان روشنفکری کشور ما که تابعی از جریان قدیمی اروپاست اتفاق شعارزده، محتوازده و پیام زده است.

او ادامه داد: تا حدودی شهید آوینی نیز دچار این معضل بوده است و در اواخر عمر خود تلاش کرده که از این جریان جدا شود. چرا؟ بخاطر اینکه اساسا به محتوا بیش از حد اهمیت دادند. محتوای ایدئولوژیکی! به معنای داشته های طبقه خود و حتی اهداف سیاسی و وارونه واقعیت. اما در جریان ارزشی می توان به فیلمسازان خوبی را نام دارد که توانسته اند هر روز به فرم خود بیافزایند و فرم ایرانی را از میان فرم های مختلف خلق کنند. اگر بخواهیم ارزش ها و محتوای خود را جهانی کنیم و تاثیرگذاری داشته باشیم، حتما باید به فرم برسیم. اما اینکه همه چیز را از فرم بدانیم و غیر از آن ندانیم، این خطر فرمالیستی است.

افخمی اظهار داشت: حرف تو درباره جریان روشنفکری بسیار درست است. اما حرف ما این است که فرم تنها معیار ارزیابی است، این چه ربطی به این دارد که فرمالیست هستیم!؟

فراستی گفت: ما وقتی از فرم حرف میزنیم از چه چیز حرف می زنیم؟ موضوع و ارزش هایی نزد من حاضر است. این ارزش ها به صرف اینکه من انقلابی باشم، با مهارت های تکنیکی در فیلمم درمی اید یا خیر؟ من به نظرم این تنها ارزش نمی آفریند. آیا نمی توان درباره برخی مضامین در سینما حرف زد؟ آیا محتوای خیانت نمی تواند داشت؟ من معتقدم هیچ موضوع ممنوعه ای نداریم. این نوع نگاه و نسبت ما با این مضامین است. اما اگر ما بدون فرم مناسب به سراغ همین این موضوعات برویم یا شعاری ضدخیانت است یا می تواند به ضدش تبدیل کند. یعنی چیزی که می تواند نجاتش دهد تنها ارزش ها و شعارش نیست، باید این ارزش ها و شعارها را در دل آدم ها و قصه هایش به هنر تبدیل کند.
 
او تاکید کرد: آن هنر همان فرم است. آدمی که با زیست، دانش و عقلش به این حس شارپ رسیده می تواند فرم خلق کند. همین فرم محتوا را می دهد. پس ما محتوا را در اثر فرم اندازه می دانیم. محتوایی که از دل فرم بیرون می آید. هنر همین لحظه است. نه شعارهایی که بیرون از فیلم می دهد. یک سوپر ایمپوز در دست هیچکاک می تواند فرم خوب بدهد اما در دست من تنها یک تکنیک است.
 کارگردان «سایه‌های موازی»: در شان من نیست با فراستی وارد مکالمه شوم
 
فهیم در مقابل گفت: قطعا فرم مهم است اما مسئله این است که بعد از فرم باید درباره محتوای آن و چیزی که می گوید حرف بزنیم. ما هفته گذشته درباره دو فیلم از یک کارگردان حرف زدیم. فرم و محتوای «بچه های آسمان» را فیلم خوبی دانستیم اما فیلم آخر همین کارگردان را نقد کردیم. این یعنی ما سوای از افراد فیلم ها را نقد کردیم.

فراستی اظهار داشت: آن چیزی را نقد کن که از فرم اثر بیرون می آید. ارزش ها وقتی به فیلم تبدیل شدند، دیگر قابل تفکیک از یکدیگر نیستند. ما قطعا از محتوا حرف میزنیم اما محتوایی که از دل فرم بیرون زده است. فرم، محتوا می سازد. محتوا با فرم متحد می شود و به یک اثر بدل می شود. هر فرمی یک محتوا را دارد. به اندازه ای هم که فرم داریم، محتوا داریم. یعنی ممکن است که 10 دقیقه یا دو پلان از یک فیلم فرمی پیدا کند که محتوای آن، "آن" دینی دارد. لذا اگر بگوییم فیلم «محمدرسول الله» اشکال فرمی دارد و لذا محتوای مسیحی می دهد نه محتوای اسلامی، یعنی فرم غلط و غیرمسلمانی می دهد محتوای غلط و غیر مسلمانی.

فهیم در مقابل گفت: فیلمنامه پس چیست؟

فراستی نیز پاسخ داد: یک ماده خام سینمایی ست که هنوز به محتوا بدل نشده است. من می گویم فیلمنامه زمانی که برای اجرا داده می شود تازه تفکیک می شود. اما قبل از آن ناظر بر محتواست، یعنی کاملا از آن می توان محتوا را تخمین زد... من می توانم یک فیلمنامه به تو بدهم که یک قصه (یا به تعبیر تو محتوا) دینی دارد و آن را به یک فیلمساز کاربلد بدهیم و آن را دینی تولید کند اما به یک فیلمساز کارنابلد بدهیم ضددینی می شود.

به گزارش «تابناک»؛ فهیم در نهایت گفت: بله، این را درست می دانم. لذا می گویم این فیلمنامه ناظر بر یک محتوای دینی است تا تبدیل به محتواشدت فاصله دارد. لذا درکل به نظرم این دو از هم غیرقابل تفکیک است.

افخمی نیز اظهار داشت: تنها ابزار نقد فرم است، اگر شما با مضمون یا تم فیلم مخالفت می کنی درواقع تو با طرز نگاه کارگردان مخالفی و این نظر شخصی است نه نقد.
 
در نظرسنجی برنامه «هفت» پرسیده شده بود «کدامیک از فیلم های دینی را بیشتر می پسندید؟» و نتایج نهایی این‌گونه اعلام شد:
۱. بچه های آسمان: 40%
۲. سر به مهر: 11%
۳. زیر نور ماه: 12%
۴. طلا و مس: 37%
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار